کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مغناطیس سنج چرخشی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
optically pumped magnetometer
مغناطیسسنج نوردمشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] نوعی مغناطیسسنج که شدت میدان مغناطیسی کلی را با استفاده از بسامد تقدیمی اتمهای مغناطیسی در حالت گازی اندازهگیری میکند
-
airborne magnetometer
مغناطیسسنج هوابُرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] نوعی دستگاه هوابُرد برای اندازهگیری میدان مغناطیسی زمین
-
airborne magnetometry
مغناطیسسنجی هوابُرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] ← مغناطیسسنجی هوایی
-
aerial magnetometry
مغناطیسسنجی هوایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] اندازهگیری زمینمغناطیسی از داخل هواگَرد متـ . مغناطیسسنجی هوابُرد airborne magnetometry
-
flashing 2
مغناطیسکاهی طولی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] کاهش مغناطیس دائمی ناو ازطریق قرار دادن سیمپیچ مغناطیدۀ موقت، با پیچش افقی، در اطراف ناو برای حفاظت آن در برابر مینها و اژدرهای مغناطیسی
-
deperming
مغناطیسکاهی عرضی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] کاهش مغناطیس دائمی ناو ازطریق قرار دادن سیمپیچ مغناطیدۀ موقت، با پیچش عمودی، در اطراف ناو برای حفاظت آن در برابر مینها و اژدرهای مغناطیسی
-
geomagnetic field
میدان زمینمغناطیس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] دوقطبی مغناطیسی در سطح زمین، ناشی از اثرات زمینشناختی داخل زمین، که قطب جنوب آن نزدیک قطب شمال جغرافیایی زمین است متـ . میدان مغناطیسی زمین earth magnetic field
-
tectonomagnetism
زمینساختمغناطیس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] مطالعۀ بیهنجاریهای مغناطیسی ناشی از تنشهای زمینساختی
-
geomagnetism 1
زمینمغناطیس 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] پدیدههای مغناطیسی زمین و جوّ
-
زمینمغناطیس 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ← علم زمینمغناطیس
-
geomagnetism 2, geomagnetics
علم زمینمغناطیس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] علم مطالعۀ پدیدههای مغناطیسی زمین و جوّ متـ . زمینمغناطیس 2
-
حجر مغناطیس الخل
لغتنامه دهخدا
حجر مغناطیس الخل . [ ح َ ج َ رِ م ِ سِل ْ خ َل ل ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) دمشقی گوید: هو ابیض یسمی الکزک اذا وضع فی بقعة فیه اناء فیه خل انساق الخل الیه و دخل فیه حتی یتوسطه و یغلی الخل به مادام فیه من غیر سخونة و لا نار. (نخبة الدهر ص 75).
-
حجر مغناطیس اللحم
لغتنامه دهخدا
حجر مغناطیس اللحم . [ ح َ ج َ رِ م ِ سِل ْ ل َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) دمشقی گوید: قال ارسطو ان هذا الحجر یکون فی البحر من صنفین : حیوانی و معدنی . الحیوانی یعرف بارنب البحرو هو حجر اذا القی علیه شی ٔ من حیوان لیس علیه شعر لصق به فلم یقلع دون ان ی...
-
magnetic station
ایستگاه مغناطیسسنجی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] مکانی مجهز به دستگاههای اندازهگیری تغییرات محلی میدانِ مغناطیسی زمین
-
geomagnetic secular variation
تغییرات سدهای زمینمغناطیس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] ← تغییرات سدهای