کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مغلوب کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مغلوب کردن
مترادف و متضاد
۱. شکست دادن، غلبه کردن، پیروز شدن، چیرهشدن
۲. برنده شدن، بردن
۳. مجاب کردن
دیکشنری
defeat, overmaster, overpower, subdue, vanquish
-
جستوجوی دقیق
-
مغلوب کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. شکست دادن، غلبه کردن، پیروز شدن، چیرهشدن ۲. برنده شدن، بردن ۳. مجاب کردن
-
مغلوب کردن
دیکشنری فارسی به عربی
لعقة
-
واژههای مشابه
-
مَغْلُوبٌ
فرهنگ واژگان قرآن
مغلوب
-
مغلوب شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. شکست خوردن، مقهور شدن، منهزم شدن، منکوب شدن ۲. بازنده شدن، باختن ≠ پیروزشدن ۳. تسلیم شدن، مجاب شدن ≠ غالبآمدن، غالب شدن
-
dominated, intermediate, subdominant 1
درخت مغلوب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] درختی که تاج آن در لایههای میانی تاجپوشش قرار دارد و تنها ستاکهای انتهایی آن آزاد است
-
مغلوب ساختن
دیکشنری فارسی به عربی
تغلب عليه , هزيمة
-
مغلوب نشدنی
دیکشنری فارسی به عربی
منيع
-
dominated convergence theorem
قضیۀ همگرایی مغلوب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار
-
مغلوب ساختن پیشی جستن
دیکشنری فارسی به عربی
بوق
-
جستوجو در متن
-
مقهور کردن
واژگان مترادف و متضاد
سرکوب کردن، مغلوب کردن، تارومار کردن، شکست دادن، تارومار کردن
-
مقهور ساختن
واژگان مترادف و متضاد
شکست دادن، مغلوب کردن، تارومار کردن، سرکوب کردن، منهزم کردن ≠ مقهور شدن
-
هشتبلکو
واژهنامه آزاد
ناک اوت کردن، چیزی را مغلوب کردن
-
سرکوب کردن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . کَ دَ) (مص م .) مغلوب کردن .