کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مغضف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مغضف
لغتنامه دهخدا
مغضف . [ م ُ ض ِ ] (ع ص ) شب تار. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || سست وفروهشته از هر چیزی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
واژههای همآوا
-
مقذف
لغتنامه دهخدا
مقذف . [ م ِ ذَ ] (ع اِ) بیل کشتی . (دهار) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). مقداف . ج ، مقاذف . (اقرب الموارد). و رجوع به مقذاف شود.
-
مقذف
لغتنامه دهخدا
مقذف . [ م ُ ق َذْ ذَ ] (ع ص ) دور کرده و رانده . (منتهی الارب ) (آنندراج ). دورکرده و رانده و ملعون . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || مرد بسیارگوشت . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجل مقذف ؛ مردی به گوشت آکنده از ف...
-
جستوجو در متن
-
شب
لغتنامه دهخدا
شب . [ ش َ ] (اِ، ق ) مدت فاصله ٔ از غروب آفتاب تا طلوع صبح صادق . (از فرهنگ نظام ). لیل . (برهان قاطع) (بهار عجم ) (آنندراج ). قرار داشتن قسمتی ازکره ٔ زمین است در تاریکی سایه ٔ زمین وقتی که آفتاب زیر افق پنهان باشد. (از التفهیم ). مقابل روز. مدت زم...