کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مغبون کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مغبون کردن
مترادف و متضاد
۱. زیان زدن، ضرر زدن، زیاندیده کردن، خسارتدیدن
۲. گول زدن
دیکشنری
gull, overcharge, shortchange, stick, sting, surcharge, trick
-
جستوجوی دقیق
-
مغبون کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. زیان زدن، ضرر زدن، زیاندیده کردن، خسارتدیدن ۲. گول زدن
-
مغبون کردن
دیکشنری فارسی به عربی
احتيال , اخدع , نورس
-
واژههای مشابه
-
مغبون شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. زیاندیدن ۲. غبن داشتن، گول خوردن
-
جستوجو در متن
-
thimblerig
دیکشنری انگلیسی به فارسی
thimblerig، شعبده بازی کردن، گول زدن، فریب دادن، مغبون کردن
-
thimblerigged
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سقوط کرد، شعبده بازی کردن، گول زدن، فریب دادن، مغبون کردن
-
swindled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فریب خورده، گول زدن، مغبون کردن، گوش بری کردن
-
gulled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرخ شده، گول زدن، حفر کردن، حریصانه خوردن، مغبون کردن، گود کردن
-
diddling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی ادبی، فریب دادن، مغبون کردن، فریفتن
-
diddled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تسلیم شد، فریب دادن، مغبون کردن، فریفتن
-
کلاه برداری کردن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . بَ. کَ دَ) (مص ل .) تقلب کردن ، با حقه و تقلب کسی را مغبون کردن .
-
diddles
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دزدان دریایی، فریب دادن، مغبون کردن، فریفتن
-
اخدع
دیکشنری عربی به فارسی
فريب خوردن , گول زدن , اغفال کردن , فريفتن , فريب دادن , مغبون کردن
-
swindles
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کلاهبرداری، فریب، تقلب، کلاه برداری، گول زدن، مغبون کردن، گوش بری کردن