کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مغبن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مغبن
لغتنامه دهخدا
مغبن . [ م َ ب ِ ] (ع اِ) بغل . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). زیر بغل . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || بن ران . ج ، مغابن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). کش ران . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا...
-
جستوجو در متن
-
مغابن
لغتنامه دهخدا
مغابن . [ م َ ب ِ ] (ع اِ) ج ِ مَغبَن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). بنهای ران . (غیاث ) (آنندراج ). کشهای ران و بغل . (ناظم الاطباء). و رجوع به مغبن شود.
-
بن ران
لغتنامه دهخدا
بن ران . [ ب ُ ن ِ ] (اِ مرکب ) ریشه ٔ ران یعنی مابین شکم و ران . (ناظم الاطباء). بعربی مَغبَن گویند و بفارسی بیغوله ٔ ران . (آنندراج ).
-
بغل
لغتنامه دهخدا
بغل . [ ب َ غ َ] (اِ) زیر مفصل شانه و بازوی انسان و حیوان : در مرض طاعون گاهی در بغل مریض غده بیرون می آید. (فرهنگ نظام ). بتازی بغل را ابط گویند. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ).جناح . (منتهی الارب ) (دهار). مَغْبِن . رُفْغْ. عطف : عطفا کل شی ٔ جانباه . بغل ....