کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مغاورة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مغاورة
لغتنامه دهخدا
مغاورة. [ م ُ وَ رَ ] (ع مص ) یکدیگر را غارت کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (از اقرب الموارد). تاراج کردن . غِوار. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
غوار
لغتنامه دهخدا
غوار. [ غ ِ ] (ع مص ) تاراج کردن . (منتهی الارب ). غارت . (از اقرب الموارد). رجوع به غارت و غارة شود. || یکدیگر را غارت کردن . مغاورة. (المصادر زوزنی ). به این معنی مصدر دوم باب مفاعله است .
-
تاراج کردن
لغتنامه دهخدا
تاراج کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) یغما کردن . چپاول کردن . چاپیدن . تاختن . غارتیدن : مغاوره ؛ تاراج کردن . (منتهی الارب ) : بکشتند وتاراج کردند مرزچنین بود ماهوی را کام و ارز. فردوسی .چو دیدند رفتند کارآگهان بنزدیک بیدار شاه جهان که تاراج کردند انب...
-
تاراج
لغتنامه دهخدا
تاراج . (اِ) غارت . (فرهنگ نظام ) (شرفنامه ٔ منیری ) (انجمن آرا) (آنندراج ) (غیاث اللغات ) (برهان ) (لغت فرس اسدی ). نهب . (انجمن آرا) (برهان ). چپاول . (فرهنگ نظام ). تارات . (برهان ). یغماکردن . چاپیدن . چپو کردن . تاخت . تاختن . غارتیدن . اغاره . ...