کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مغامة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مغامة
لغتنامه دهخدا
مغامة. [ م َ م َ ] (اِخ ) رجوع به مغام شود.
-
مغامة
لغتنامه دهخدا
مغامة. [ م ُ غام ْ م َ ] (ع مص ) یکدیگر را اندوهگین کردن . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
مقامة
لغتنامه دهخدا
مقامة. [ م َ م َ ] (ع اِ) جای نشستن . ج ، مقامات . (منتهی الارب ) (آنندراج ). مجلس و محل نشستن . (ناظم الاطباء). مجلس . ج ، مقامات . (اقرب الموارد). و رجوع به مقامه شود. || گروه از مردم . (منتهی الارب ) (آنندراج ). جماعتی از مردمان . (ناظم الاطباء) (...
-
مقامة
لغتنامه دهخدا
مقامة. [ م ُ م َ ] (ع مص ) اقامت و آرام کردن به جایی . مُقام . (منتهی الارب ). اقامت . (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد).- دارالمقامة ؛ جنت و بهشت . (ناظم الاطباء).
-
مُقَامَةِ
فرهنگ واژگان قرآن
اقامت (دار المقامه آن منزلي است که کسي از آن بيرون نميرود و از آنجا به جاي ديگر کوچ نميکند)
-
جستوجو در متن
-
مغامی
لغتنامه دهخدا
مغامی . [ م َ می ی ] (ص نسبی ) منسوب است به مغامة. (از الانساب سمعانی ). منسوب است به مغام . (الحلل السندسیة ج 2 ص 9). و رجوع به مغام شود.
-
مغام
لغتنامه دهخدا
مغام . [ م َ ] (اِخ ) شهری است در اندلس و آن را مغامة نیز گویند و در آن معدن گل سرشوی است و از آنجا به سایر شهرهای مغرب برند. (از معجم البلدان ). از قرای طلیطله است . (الحلل السندسیة ج 2 ص 9).