کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
معییة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
معییة
لغتنامه دهخدا
معییة. [ م ُع ْ ی ِ ی َ ] (ع ص ) شتر درمانده . (منتهی الارب ). شتران درمانده . یقال ابل معییة. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
معییة
لغتنامه دهخدا
معییة. [ م ُع َی ْ ی َ ] (ع اِ مصغر) مصغر ابومعاویه یعنی یوز. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از محیط المحیط).
-
جستوجو در متن
-
معیی
لغتنامه دهخدا
معیی . [ م ُ ] (ع ص ) مانده و درمانده در کار. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به معییة [ م ُ ی ِ ی َ ] شود.