کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
معکوس شنو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
معکوس شنو
لغتنامه دهخدا
معکوس شنو. [ م َ ش ِ ن َ / نُو ] (نف مرکب ) آنکه سخن را برخلاف آنچه هست بشنود. به مجاز، آنکه حق را باطل و باطل را حق پندارد. (از کلیات شمس چ فروزانفر، ج 7 فرهنگ نوادر لغات ص 435) : معکوس شنو گر نبدی گوش دل تواز دفتر عشاق یکی حرف بسستی .(کلیات شمس ایض...
-
واژههای مشابه
-
inverted mordent
گزش معکوس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] ← گزش بالایی
-
reverse fault, reversed fault
گسل معکوس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] گسلی که در آن فرادیواره نسبت به فرودیواره به سمت بالا حرکت کرده است و شیب گسل معمولاً از 45 درجه کمتر است
-
معکوس شدن
واژگان مترادف و متضاد
واردشدن، وارونه شدن، برعکس شدن
-
معکوس کردن
واژگان مترادف و متضاد
وارد کردن، وارونه کردن، برعکس کردن
-
inverted interval
فاصلۀ معکوس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] ← معکوس 2
-
reverse curve
قوس معکوس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای، حملونقل ریلی] دو قوس متوالی با سمتهای متفاوت
-
inversion 3
معکوس 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] حالتی از آکورد که در آن هر نغمهای غیر از پایه، بمترین صدا باشد متـ . حالت معکوس inverted position
-
inversion 4
معکوس 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] حالتی از فاصلۀ موسیقیایی که در آن نغمۀ بم، یک اکتاو بالاتر یا نغمۀ زیر، یک اکتاو پایینتر قرار گیرد متـ . فاصلۀ معکوس inverted interval
-
inverted
معکوس 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] ویژگی آکورد یا فاصلۀ موسیقایی که در حالت معکوس باشد
-
inverted turn
قلاب معکوس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] پیکرهای تزیینی شبیه به قلاب که در آن جهت اجرای نغمهها عکس جهت اجرای آنها در قلاب است
-
invert sugar
قند معکوس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] شربتی متشکل از مخلوط گلوکوز و فروکتوزی که از آبکافت اسیدی یا زیمایهای/ آنزیمی ساکاروز حاصل میشود و چرخش نوری آن وارونه است
-
نعل معکوس
لغتنامه دهخدا
نعل معکوس . [ ن َ ل ِ م َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نعل واژگون . نعل وارونه . رجوع به نعل وارونه شود : این نسوزد و آن بسوزد ای عجب نعل معکوس است در راه طلب . مولوی .بدگمانی نعل معکوس وی است گرچه هر جزویش جاسوس وی است .مولوی .
-
اشتقاق معکوس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] ← پسسازی