کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
معنای جمله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
sentence meaning
معنای جمله
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] معنای کلی یک جمله، فارغ از ملاحظات بافتی و کاربردی آن
-
واژههای مشابه
-
grammatical meaning
معنای دستوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] معنایی از واحد واژگانی که طبقهای محدود از عناصر مانند شخص و شمار و جنس را در بر میگیرد و به صرف و نحو زبان مربوط است
-
denotation, denotative meaning, referential meaning
معنای صریح
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] معنای خارج از بافت واژهها و جملهها
-
connotation
معنای ضمنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] آن بخش از معنای واژهها و جملات که به بافت غیرزبانی و جنبههای عاطفی و فرهنگی مربوط است
-
lexical meaning
معنای واژگانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] معنایی از واحد واژگانی که تجزیهپذیر است و در واژگان یا فرهنگ لغت درج میشود و به همراه عناصر دستوری معنا، کلیت معنای آن واحد را شکل میدهد
-
absolute synonym
هممعنای مطلق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] نوعی هممعنا که بهفرض وجود، ازهرنظر و در همۀ بافتها با واژه یا واژههای دیگر دارای معنی یکسان باشد متـ . مترادف مطلق
-
literal meaning
معنای تحتاللفظی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] معنای اصلی و غیراستعاری یک واژه یا عبارت
-
جستوجو در متن
-
proposition, propositional meaning, propositional content
گزاره 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] معنای تحتاللفظی یا صریح جمله
-
pragmatics
کاربردشناسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] شاخهای از معناشناسی که به مطالعۀ معنای جمله در بافت میپردازد
-
locutionary act
کنش مفهومی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] بیان جمله بهقصد انتقال معنای صریح یا تحتاللفظی آن
-
قَصَّ
فرهنگ واژگان قرآن
حکايت کرد - داستان نقل کرد- قصّه گفت(کلمه قص به معناي دنباله جاي پا را گرفتن و رفتن است ، و جمله قصصت اثره به معناي رد پاي او را دنبال کردم است و اين کلمه به معناي خود رد پاهم هست ، مانند آيه فارتد علي آثارهما قصصا و آيه و قالت لاخته قصيه و قصص به مع...
-
يَقُصُّ
فرهنگ واژگان قرآن
حکايت می کند - داستان نقل می کند- قصّه می گوید(کلمه قص به معناي دنباله جاي پا را گرفتن و رفتن است ، و جمله قصصت اثره به معناي رد پاي او را دنبال کردم است و اين کلمه به معناي خود رد پاهم هست ، مانند آيه فارتد علي آثارهما قصصا و آيه و قالت لاخته قصيه و...
-
يَقُصُّونَ
فرهنگ واژگان قرآن
حکايت می کنند - داستان نقل می کنند- قصّه می گویند(کلمه قص به معناي دنباله جاي پا را گرفتن و رفتن است ، و جمله قصصت اثره به معناي رد پاي او را دنبال کردم است و اين کلمه به معناي خود رد پاهم هست ، مانند آيه فارتد علي آثارهما قصصا و آيه و قالت لاخته قصي...