کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
معمار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
معمار
/me'mār/
معنی
کارشناس و استاد در کارهای ساختمانی؛ سازندۀ عمارت؛ عمارتکننده.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
استاد، بنا، سازنده، طراح، مهراز، مهندس
برابر فارسی
آبادگر، والادگر، مهراز
دیکشنری
architect
-
جستوجوی دقیق
-
معمار
واژگان مترادف و متضاد
استاد، بنا، سازنده، طراح، مهراز، مهندس
-
architect
معمار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] هنرمندی که به طراحی بنا میپردازد
-
معمار
فرهنگ واژههای سره
آبادگر، والادگر، مهراز
-
معمار
فرهنگ فارسی معین
(مِ) [ ع . ] (ص . اِ.) 1 - طراح و سازندة بنا. 2 - عمارت کننده ، تعمیرکننده . 3 - رتبه ای در فراماسونری .
-
معمار
لغتنامه دهخدا
معمار. [ م ِ ] (ع ص ، اِ) بسیار عمارت کننده و این صیغه ٔ مبالغه است چنانکه مِنعام به معنی مرد بسیاربخشش . (غیاث ) (آنندراج ).مردی بسیار عمارت . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). آنکه عمارت کند و موجب رونق و تعالی گردد : زهی معمار انصاف تو کرده در و دیوار ...
-
معمار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] me'mār کارشناس و استاد در کارهای ساختمانی؛ سازندۀ عمارت؛ عمارتکننده.
-
معمار
دیکشنری فارسی به عربی
مهندس معماري
-
واژههای مشابه
-
مهندس و معمار
فرهنگ گنجواژه
معمار.
-
جستوجو در متن
-
architectress
دیکشنری انگلیسی به فارسی
معمار
-
مهندس معماري
دیکشنری عربی به فارسی
معمار
-
archaean
دیکشنری انگلیسی به فارسی
معمار
-
arhats
دیکشنری انگلیسی به فارسی
معمار
-
ارشیتکت
واژهنامه آزاد
معمار.