کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
معفر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
معفر
لغتنامه دهخدا
معفر. [ م ُ ع َف ْ ف َ ] (ع ص ) خاک آلوده . (مهذب الاسماء) (از اقرب الموارد).به خاک آلوده . به خاک مالیده . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا): و خاک بارگاه به تقبیل شفاه مجدر شده و پیشانی او به سجده ٔ شکر معفر. (جهانگشای جوینی ). و رجوع به تعفیر شود. || (ا...
-
واژههای همآوا
-
مئفر
لغتنامه دهخدا
مئفر. [م ِءْ ف َ ] (ع ص ) خادم سبک روح و چالاک . (منتهی الارب ).غلام چالاک و چابک در خدمت . (ناظم الاطباء). رجل مئفر؛مرد پرجست و خیز و تیز دونده . (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
خاک آلود
لغتنامه دهخدا
خاک آلود. (ن مف مرکب ) کنایه از خاک پوش . (آنندراج ). مُعَفَّر. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (المنجد). مُغَبَّر. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (تاج العروس ) (المنجد). اغبر. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) : روی خاک آلود من چون کاه بر دیوار حبس از رخم ...
-
فرقدین
لغتنامه دهخدا
فرقدین . [ ف َ ق َ دَ ] (اِخ ) تثنیه ٔ فرقد است در حالت نصب و جر : ای رسانیده به دولت فرق خود بر فرقدین گسترانیده به جود و فضل در عالم یدین . ابوالعباس مروزی .محتمل مرقد تو فرقدین متصل مسند تو شعریان . خاقانی .تا هم قدم شدیم سگ پاسبانت رااز فرق فرقدی...
-
مجدر
لغتنامه دهخدا
مجدر. [ م ُ ج َدْ دَ ] (ع ص ) آبله زده . (دهار). آبله برآمده . (مهذب الاسماء) (از اقرب الموارد). چیچک برآورده . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). چیچک برآورده و آنکه آبله در آبله داشته باشد. (آنندراج ). آبله رو. آبله نشان . آبله ناک . آبله دار. (یادد...