کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
معرفتالله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
معرفتالله
فرهنگ نامها
(تلفظ: maerefatollāh) (عربی) (در قدیم) خداشناسی .
-
واژههای مشابه
-
معرفت
واژگان مترادف و متضاد
۱. آگاهی، اطلاع، بینش، حکمت، دانش، شناخت، شناسایی، عرفان، عقل، علم، فرهنگ، فضیلت، کمال، وقوف ۲. شناختن، وقوف یافتن
-
معرفت
فرهنگ نامها
(تلفظ: maerefat) (عربی) شناخت کسی یا چیزی در آشنا شدن به ویژگی او یا آن از طریق مطالعه ، تحقیق یا تجربه؛ دانش ، علم ؛ شناخت آداب و رسوم رایج در جامعه و رعایت آنها در معاشرت و ارتباط با دیگران به ویژه آداب و رسوم ناظر بر انسانیت و مردمداری ؛ بینشعلم...
-
معرفت
فرهنگ واژههای سره
شناخت
-
معرفت
فرهنگ فارسی معین
(مَ رِ فَ) [ ع . معرفة ] (مص م .) 1 - شناسایی . 2 - علم ، دانش .
-
معرفت
لغتنامه دهخدا
معرفت . [ م َ رِ ف َ ] (ع اِمص ) شناختگی و شناسایی . (ناظم الاطباء). شناسایی . شناخت . آشنائی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : و آنکه در سایه ٔ رایت علما آرام گیرد تا به آفتاب کشف نزدیک افتد به مجرد معرفت آن چندان شکوه در ضمیر او پیدا آید که اوهام نها...
-
معرفت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، اسم مصدر) [عربی: معرفة] ma'refat ۱. شناختن چیزی.۲. شناسایی.۳. علم و دانش.
-
معرفت
دیکشنری فارسی به عربی
تراث تقليدي , حکمة
-
معرفت
لهجه و گویش تهرانی
مرام،جوانمردی
-
الله
واژگان مترادف و متضاد
آفریدگار، ایزد، پروردگار، خدا، دادار، رب، یزدان
-
اللـه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] ‹اله› 'allāh خدا؛ ایزد؛ معبود یگانه؛ واجبالوجود.
-
الله
فرهنگ فارسی معین
(اَ لْ لا) [ ع . ] (اِ.)ایزد، خدا، معبود یگانه . ؛~ُ اعلم خدا داناتر است . (هنگامی که نسبت به موضوعی شک و تردید است ). ؛~ اکبر الف - خدا بزرگ تر است . (هنگام تعجب ، عصبانیت و تأیید گفته می شود). ب - بخشی از اذان و نماز است .
-
الله
لغتنامه دهخدا
الله . [ اُ ل َ ل َ ] (اِخ ) نام موضعی است . (یادداشت مؤلف ).
-
الله
دیکشنری فارسی به عربی
اله