کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
معذبه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
معذبه
لغتنامه دهخدا
معذبه . [ م ُ ع َذْ ذِ ب َ ] (ع ص ) شکنجه و عذاب کننده یعنی در رنج اندازنده . (غیاث ) (آنندراج ).
-
واژههای مشابه
-
معذبة
لغتنامه دهخدا
معذبة. [ م َ ذَ ب َ ] (ع اِ) ج ، معاذب . (تاج العروس ) (معجم متن اللغه ). رجوع به معاذب شود.
-
جستوجو در متن
-
معذب
لغتنامه دهخدا
معذب . [ م َ ذِ ](ع اِ) خرقه ای که زنان به وقت نوحه بر میان بندند. ج ، معاذب . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). مِعذَبَة. (ناظم الاطباء).
-
معاذب
لغتنامه دهخدا
معاذب . [ م َ ذِ ] (ع اِ) ج ِ مَعذِب . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). در تاج العروس و معجم متن اللغة جمع مَعذَبَة به معنی خرقه ٔ زنان هنگامی که بر کمر بندند، آمده است نه جمع معذب . و رجوع به معذب شود.