کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
معدة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
اماس معده
دیکشنری فارسی به عربی
التهاب معوي
-
درد معده
دیکشنری فارسی به عربی
وجع المعدة
-
التهاب معده
دیکشنری فارسی به عربی
التهاب معوي
-
ورم معده
دیکشنری فارسی به عربی
التهاب معوي
-
سوزش معده
دیکشنری فارسی به عربی
حموضة معوية
-
زخم معده
دیکشنری فارسی به عربی
قرحة
-
ترشکردن معده
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: varsuǰa / ǰigarsuǰa طاری: torš طامه ای: versuǰa طرقی: varsuǰa کشه ای: torš نطنزی: torš
-
بخار معده
لهجه و گویش تهرانی
باد شکم:از روی ()=بی مبنا
-
aerogastralgia
نفخ معدۀ دردناک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] تجمع مقدار زیادی گاز در معده که به درد منجر شود
-
gastric gavage
تغذیۀ لولهای معده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] تغذیه ازطریق لولهای نرم که از دهان یا بینی وارد معده میشود متـ . تغذیۀ لولهای
-
achlorhydric
بیاسیدمعده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه، علوم پایۀ پزشکی] فرد مبتلا به بیاسیدی معده
-
achlorhydria,gastric anacidity
بیاسیدی معده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه، علوم پایۀ پزشکی] نبود هیدروکلریکاسید در ترشحات معده
-
transpyloric plane
صفحۀ خروجی معده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] صفحهای عرضی که از حد فاصل زائدۀ خنجری استخوان جناغ و ناف میگذرد متـ . صفحۀ بابالمعده
-
gastric adenocarcinoma, gastric carcinoma, adenocarcinoma of the stomach
غدهپوشچنگار معده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] پوشچنگار غدهای بسیار شایعی که از دیوارۀ معده منشأ میگیرد
-
اجابت کردن معده
فرهنگ فارسی معین
( ~. کَ دَ نِ مِ دِ) [ ع - فا. ] (مص ل .) قضای حاجت ، مدفوع کردن .