کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
معجل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
معجل
/mo'ajjal/
معنی
کاری که در آن عجله و شتاب شده؛ شتابکردهشده.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
معجل
فرهنگ فارسی معین
(مُ عَ جَّ) [ ع . ] 1 - (اِمف .) امری که در آن شتاب شده . 2 - (ق .) به شتاب .
-
معجل
لغتنامه دهخدا
معجل . [ م ُ ج َ ] (ع ص ) شتر بچه ٔ ناتمام زاده که زنده باشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
معجل
لغتنامه دهخدا
معجل . [ م ُ ج ِ ] (ع ص ) ناقه ای که قبل از تمامی سال بچه آرد و آن بچه زنده باشد. || ناقه ای که وقت سوار شدن بجهد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || خرمابن که در اول حمل بار آرد. (منتهی الارب ) (آنندراج ). خرمابنی که در ن...
-
معجل
لغتنامه دهخدا
معجل . [ م ُ ع َج ْ ج َ ] (ع ص ) شتاب کرده شده و بی مهلت . (غیاث ) (آنندراج ). شتاب کرده شده و شتاب شده و بشتاب و عجله بجاآورده شده . (ناظم الاطباء). || مقابل مُؤّجَّل : دین معجل . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به مؤجل شود.
-
معجل
لغتنامه دهخدا
معجل . [ م ُ ع َج ْ ج ِ ] (ع ص ) ناقه ای که قبل از تمام شدن سال بچه آرد که زنده ماند. || ناقه ای که چون پا در رکاب نهند بجهد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || خرمابن که در حمل نخستین بار آرد. (منتهی الارب ). خرمابنی که در نخستین گش...
-
معجل
دیکشنری عربی به فارسی
شتاب دهنده , شتاباننده , تندکن , شتابنده , شتاب سنج
-
معجل
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] mo'ajjal کاری که در آن عجله و شتاب شده؛ شتابکردهشده.
-
واژههای همآوا
-
مآجل
لغتنامه دهخدا
مآجل . [ م َ ج ِ ] (ع اِ) ج ِ مَأجَل . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). رجوع به مأجل شود.
-
ماجل
لغتنامه دهخدا
ماجل . [ ج ِ ] (ع اِ) آب زیر کوه . || آب بن وادی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ).
-
جستوجو در متن
-
شتاب دهنده
دیکشنری فارسی به عربی
معجل
-
شتاباننده
دیکشنری فارسی به عربی
معجل
-
تندکن
دیکشنری فارسی به عربی
معجل
-
شتابنده
دیکشنری فارسی به عربی
معجل