کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
معتقد شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
معتقد شدن
مترادف و متضاد
۱. باور کردن، مطمئن شدن
۲. اعتقاد آوردن، ایمانآوردن، گرویدن ≠ منکر شدن
۳. ارادت پیدا کردن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
معتقد شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. باور کردن، مطمئن شدن ۲. اعتقاد آوردن، ایمانآوردن، گرویدن ≠ منکر شدن ۳. ارادت پیدا کردن
-
واژههای مشابه
-
معتقد بخدا
دیکشنری فارسی به عربی
مومن
-
معتقد به فلسفه طبیعی
دیکشنری فارسی به عربی
نصير الطبيعة
-
معتقد بوجود سه اقنوم در خدای واحد
دیکشنری فارسی به عربی
ثالوث
-
جستوجو در متن
-
اتحادی
لغتنامه دهخدا
اتحادی . [ اِت ْ ت ِ ] (ص نسبی ) طریقه ای که پیروان آن معتقد بیکی شدن خالق با مخلوقی باشند.
-
victim feminism
فمینیسم قربانیانگار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] نوعی فمینیسم که معتقد است قربانی شدن زنان از حیث اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و فرهنگی نتیجۀ ساختار جامعۀ مردسالار است
-
تخرم
لغتنامه دهخدا
تخرم . [ ت َ خ َرْ رُ ] (ع مص ) ازبن بکندن . (از تاج المصادر بیهقی ). از بیخ برکندن منیة [ مرگ ] قوم را و بریدن . (منتهی الارب ). ریشه کن کردن مرگ قومی را و از بن بکندن آنان را: فتُخُرموا ولکل جنب مصرع . (اقرب الموارد). || باز گردیدن درز. (منتهی الار...
-
موحد
لغتنامه دهخدا
موحد. [ م ُ وَح ْ ح ِ ] (ع ص ) مؤحد . کسی که خداوند عالم را یکی می داند و یکی می گوید. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). مقابل مشرک ، آن را گویند که به مرتبه ٔ یگانگی رسیده باشد و از دویی وارسته بود و از همه قیدها گذشته و نظرش از غیر ساقط گشته و یکی...
-
متزلزل
لغتنامه دهخدا
متزلزل . [ م ُ ت َ زَ زِ ] (ع ص ) جنبنده و لرزنده . (آنندراج ). لرزنده و جنبنده . (غیاث ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). جنبیده ومتحرک و مرتعش . (ناظم الاطباء) : چه تخت مملکت ری عاطل است و کار آن نواحی متزلزل . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1 تهران ص ...
-
رأی
لغتنامه دهخدا
رأی . [ رَءْی ْ ] (ع اِ) مأخوذ از تازی و در فارسی غالباً بصورت رای بکار رود. رجوع به رای در تمام معانی شود. || اندیشه و تدبیر. (از فرهنگ نظام ) (ناظم الاطباء). جگاره . جلکاره . پنداشتی . (ناظم الاطباء).- رأی ثاقب ؛ تدبیر خردمندانه و از روی بصیرت ...
-
متفق
لغتنامه دهخدا
متفق . [ م ُت ْ ت َ ف ِ ] (ع ص ) (از «وف ق ») همدیگر سازواری نماینده . (آنندراج ). باهم سازواری نموده . سازوار و سازواری کننده . (ناظم الاطباء). ج ، متفقین : با بردباری طبع او متفق با نیکنامی جود او مقترن . فرخی . || هم رای . هم عقیده : به فضل تو گوی...
-
باور کردن
لغتنامه دهخدا
باور کردن . [ وَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) مقرون به یقین ساختن . تردد برطرف کردن . (از فرهنگ رشیدی ). یقین کردن . معتقد شدن که چنین است . (یادداشت مؤلف ). به راست داشتن شنوده ای . راست داشت گفتاری . استوار داشتن . عقیده پیدا کردن . اعتقاد پیدا کردن . معتق...
-
سکولارییسم
واژهنامه آزاد
سکولاریسم (به انگلیسی: Secularism) به صورت کلی به مفهوم ممانعت از دخالت دین در تمامی امور عمومی جامعه است. این تفکر به صورت کلی ریشه در عصر روشنگری در اروپا دارد. ارزشهایی مانند جدایی دین از سیاست، جدایی کلیسا و حکومت در آمریکا، و لائیسیته در فرانسه...