کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
معاهدة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
معاهدة
معنی
پيمان , معاهده , قرار داد , پيمان نامه , عهد نامه
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
معاهدة
لغتنامه دهخدا
معاهدة. [ م ُ هََ دَ ] (ع مص ) با یکدیگر عهد کردن . (ترجمان القرآن ). با کسی عهد کردن . (تاج المصادر بیهقی ). پیمان نمودن با کسی و سوگند خوردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به معاهده شود. || تیمار داشتن . (منتهی...
-
معاهدة
دیکشنری عربی به فارسی
پيمان , معاهده , قرار داد , پيمان نامه , عهد نامه
-
معاهدة
دیکشنری فارسی به عربی
معاهدة الاستقلال
-
واژههای مشابه
-
معاهده
واژگان مترادف و متضاد
پیمان، عهدنامه، قرارداد، مقاوله
-
معاهده
فرهنگ واژههای سره
پیمان نامه
-
معاهده
فرهنگ فارسی معین
(مُ هِ دَ) [ ع . معاهدة ] (مص ل .) عهد و پیمان بستن .
-
معاهده
لغتنامه دهخدا
معاهده . [ م ُ هََ دَ / م ُ هَِ دِ ] (از ع ، اِمص ، اِ) عهد و سوگند و پیمان و شرط. (ناظم الاطباء).معاقده . میثاق . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به معاهدة شود. || اسم نوعی از عقد صلح بین مسلمانان و غیر مسلمانان است که پیش از جنگ و یابه عنوان خت...
-
معاهده
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، اسم مصدر) [عربی: معاهَدَة] mo'āhede با هم عهدوپیمان بستن و سوگند خوردن.
-
معاهده
دیکشنری فارسی به عربی
معاهدة
-
معاهده بستن
واژگان مترادف و متضاد
پیمانبستن، عهد کردن، قرارداد امضا کردن، معاهده کردن
-
أبرَمَ مُعاهَدَهً
دیکشنری عربی به فارسی
قراردادي بست (منعقدکرد)
-
معاهدة الاستقلال
دیکشنری عربی به فارسی
معاهدة
-
معاهده ورسای
دیکشنری فارسی به عربی
إتفاق فرساي
-
توقيع معاهدة السلام
دیکشنری عربی به فارسی
امضاي قرارداد صلح