کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
معانة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
معانة
لغتنامه دهخدا
معانة. [ م َ ن َ ] (ع اِمص ) معونة. یاری گری . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). مَعوُنَة. مَعونَة. مَعون ، یاری و کمک . (از اقرب الموارد). || یاری دادن . (منتهی الارب ). یاری گری . (ناظم الاطباء).
-
معانة
لغتنامه دهخدا
معانة. [ م ُ عان ْ ن َ ] (ع مص ) عِنان . برابری کردن . (تاج المصادر بیهقی ). عنان . معارضه کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
واژههای مشابه
-
طیب اﷲ معانه
لغتنامه دهخدا
طیب اﷲ معانه . [ طَی ْ ی َ بَل ْ لا هَُ م َ ن َه ْ ] (ع جمله ٔ فعلیه ٔدعایی ) یعنی پاکیزه گرداناد خدای تعالی جایگاه او را. جمله ای است که در حق درگذشته ای ادا کنند. رجوع به «طیب اﷲ رمسه » شود.
-
واژههای همآوا
-
مَا أَنتَ
فرهنگ واژگان قرآن
نیستی