کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
معاصر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
معاصر
/mo'āser/
معنی
همعصر؛ همدوره؛ همزمان.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. همدوره، همزمان، همعصر
۲. امروزین، امروزه، جدید
برابر فارسی
هم روزگار، امروزی، امروزین
دیکشنری
coeval, contemporaneous, contemporary, current, modern
-
جستوجوی دقیق
-
معاصر
واژگان مترادف و متضاد
۱. همدوره، همزمان، همعصر ۲. امروزین، امروزه، جدید
-
معاصر
فرهنگ واژههای سره
هم روزگار، امروزی، امروزین
-
معاصر
فرهنگ فارسی معین
(مُ ص ) [ ع . ] (اِفا.) هم عصر، هم زمانه .
-
معاصر
لغتنامه دهخدا
معاصر. [ م َ ص ِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ مُعصِر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). ج ِ معصر به معنی دختری که به رسیدگی حیض نزدیک باشد. (آنندراج ).و رجوع به مُعصِر شود. || ج ِ مَعصَرَة. (بحرالجواهر) (اقرب الموارد). و رجوع به معصرة شود.
-
معاصر
لغتنامه دهخدا
معاصر. [ م ُ ص ِ ] (ع ص ) هم عهد و هم زمانه . (غیاث ) (آنندراج ). هم عصر و هم زمانه . ج ، معاصرین . (ناظم الاطباء).
-
معاصر
دیکشنری عربی به فارسی
معاصر , همزمان , هم دوره
-
معاصر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] mo'āser همعصر؛ همدوره؛ همزمان.
-
معاصر
دیکشنری فارسی به عربی
معاصر
-
واژههای مشابه
-
هنر معاصر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] ← هنرهای معاصر
-
contemporary arts
هنرهای معاصر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] هنر امروزینی که از قواعد تثبیتشده پیروی نمیکند متـ . هنر معاصر
-
تاریخ معاصر
لغتنامه دهخدا
تاریخ معاصر. [ خ ِ م ُ ص ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) عبارتست از حوادث زمان ما یا منسوب به ازمنه ای که هنوز شواهد و آثار آن موجود باشد.
-
جستوجو در متن
-
contemporaneity
دیکشنری انگلیسی به فارسی
معاصر، معاصر بودن، هم عصری
-
extemporary
دیکشنری انگلیسی به فارسی
معاصر