کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
معاشقه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
معاشقه
/mo'āšeqe/
معنی
با کسی عشق ورزیدن؛ عشقبازی کردن.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. تجمش، عشقبازی، عشقورزی، معاشقت، مغازله، ملاعبه، مهرورزی
۲. عشقبازی کردن، مهر ورزیدن
برابر فارسی
مهرورزی، هم مهر
فعل
بن گذشته: معاشقه کرد
بن حال: معاشقه کن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
معاشقه
واژگان مترادف و متضاد
۱. تجمش، عشقبازی، عشقورزی، معاشقت، مغازله، ملاعبه، مهرورزی ۲. عشقبازی کردن، مهر ورزیدن
-
معاشقه
فرهنگ واژههای سره
مهرورزی، هم مهر
-
معاشقه
فرهنگ فارسی معین
(مُ شَ قَ یا ش ق ) [ ع . معاشقة ] 1 - (مص ل .) عشق ورزیدن با کسی . 2 - (اِمص .) عشقبازی .
-
معاشقه
لغتنامه دهخدا
معاشقه .[ م ُ ش َ ق َ / ش ِ ق ِ ] (از ع ، اِمص ) عشقبازی با هم . (ناظم الاطباء). عشقبازی کردن . تصابی . (یادداشت به خطمرحوم دهخدا). و رجوع به ماده ٔ قبل و ذیل آن شود.
-
معاشقه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: معاشَقَة] mo'āšeqe با کسی عشق ورزیدن؛ عشقبازی کردن.
-
واژههای مشابه
-
معاشقه کردن
واژگان مترادف و متضاد
عشقبازی کردن، عشقورزی کردن، مهرورزی کردن
-
معاشقه داشتن
لغتنامه دهخدا
معاشقه داشتن .[ م ُ ش َ ق َ / ش ِ ق ِ ت َ ] (مص مرکب ) عشقبازی کردن .
-
معاشقه کردن
لغتنامه دهخدا
معاشقه کردن . [ م ُ ش َ ق َ / ش ِ ق ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) عشقبازی کردن . عشق ورزیدن با یکدیگر. و رجوع به معاشقه شود.
-
جستوجو در متن
-
flirting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
معاشقه
-
کنار و بوس و آغوش
فرهنگ گنجواژه
معاشقه.
-
عشق و یار
فرهنگ گنجواژه
خوشی ، معاشقه.
-
بوس و کنار
فرهنگ گنجواژه
مغازله، معاشقه.
-
مغازله کردن
واژگان مترادف و متضاد
عشقبازی کردن، عشقورزی کردن، معاشقه کردن