کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
معاسرت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
معاسرت
/mo'āserat/
معنی
سختی.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
معاسرت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: معاسَرة] [قدیمی] mo'āserat سختی.
-
واژههای همآوا
-
معاصرت
فرهنگ فارسی معین
(مُ ص رَ) [ ع . معاصرة ] (مص ل .) هم عصر بودن .
-
معاسرة
لغتنامه دهخدا
معاسرة. [ م ُ س َ رَ ] (ع مص ) با کسی دشخوار فراگرفتن . (تاج المصادر بیهقی ). دشخوار فراگرفتن . (المصادر زوزنی ). با هم دشواری نمودن . (منتهی الارب ) (آنندراج )(ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || زشت خویی کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطب...
-
معاصرت
لغتنامه دهخدا
معاصرت . [ م ُ ص َ/ ص ِ رَ ] (از ع ، اِمص ) هم عصر بودن . معاصر بودن . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به معاصرة شود.
-
معاصرة
لغتنامه دهخدا
معاصرة. [ م ُ ص َ رَ ] (ع مص ) هم عصر بودن . (از اقرب الموارد).
-
معاصرت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: معاصَرة] [قدیمی] mo'āserat با کسی همعصر بودن؛ همزمان بودن.