کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
معارف پرور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
معارف پرور
لغتنامه دهخدا
معارف پرور. [ م َ رِ پ َرْ وَ ] (نف مرکب ) دانش پرور. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به معارف شود.
-
واژههای مشابه
-
معارف پرداز
لغتنامه دهخدا
معارف پرداز. [ م َ رِ پ َ ] (نف مرکب ) آنکه علم و معرفت به نظم درمی آورد و حکیم و دانشمند بزرگوار. (ناظم الاطباء).
-
مجموعه معارف وفرهنگ یک قوم ونژاد
دیکشنری فارسی به عربی
تراث تقليدي
-
واژههای همآوا
-
معارفپرور
واژگان مترادف و متضاد
فرهنگپرور، دانشپرور، فرهنگگستر
-
جستوجو در متن
-
کالاه
لغتنامه دهخدا
کالاه . (اِخ ) کالح (توریة) پایتخت قدیم آسور: کن نینک معارف پرور پس از انتشار کتاب آثار نینوا در پنج جلد توسط فرانسویان در تپه نمرود محل کالاه یا کالح توریة پایتخت قدیم آسور به حفریات پرداخت و قصر آسوربانی پال پادشاه آسور و حجاری های برجسته ٔ بسیار ک...
-
فرصت
لغتنامه دهخدا
فرصت . [ ف ُ ص َ ] (اِخ ) شیرازی . سیدمیرزا محمدنصیر حسینی ،ملقب به فرصت الدوله و متخلص به فرصت و معروف به «میرزاآقا» در ماه رمضان سال 1271 هَ .ق . از یک خانواده ٔ ادب پرور، در شهر شیراز پا به عرصه ٔ وجود گذاشت . پدرش میرزا جعفر متخلص به «بهجت »، پسر...
-
مکارم
لغتنامه دهخدا
مکارم . [ م َ رِ ] (ع اِ) ج ِ مکرمة. (دهار). ج ِ مَکرُم و مَکرُمة. (منتهی الارب ). ج ِ مکرمة. (ناظم الاطباء). نوازشها و بزرگواریها واین جمع مکرمت است . (غیاث ) (آنندراج ). نوازشها و مکرمتها و بزرگیها. (ناظم الاطباء). نیکیها. خوبیها. بزرگواریها. (یادد...
-
نصیرالدین طوسی
لغتنامه دهخدا
نصیرالدین طوسی . [ ن َ رُدْ دی ن ِ ] (اِخ ) (خواجه ...) محمدبن فخرالدین محمدبن حسن ، مکنی به ابوجعفر و ملقب به استادالبشر و عقل حادی عشر و خواجه ، مشهور ومعروف به خواجه نصیرالدین طوسی و خواجه نصیر طوسی ؛ از اعاظم رجال قرن هفتم و از اجله ٔ علمای جامع ...
-
حکیم
لغتنامه دهخدا
حکیم . [ ح َ ] (ع ص ، اِ)دانا. (غیاث ). فرزانه . (مفاتیح العلوم ) (فرهنگ اسدی ). فرزان . خردپژوه . داننده . خردمند. دانشمند. || درست کار. (مهذب الاسماء) (السامی ) (زوزنی ). کننده ٔ کارهای سزاوار. || درست گفتار. (دهار)(السامی ) (مهذب الاسماء). || راست...