کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مظلومی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مظلومی
لغتنامه دهخدا
مظلومی . [ م َ ] (حامص ) مظلومیت . ستمدیدگی . حالت مظلوم و مظلوم بودن : و بر مظلومی هابیل و درد دل او می گریند. (لباب الالباب چ سعید نفیسی ص 19).
-
جستوجو در متن
-
مظلومیت
واژگان مترادف و متضاد
بیگناهی، ستمدیدگی، مظلومی ≠ جباریت
-
تظالم
لغتنامه دهخدا
تظالم . [ ت َ ل ُ ] (ع مص ) مظلومی نمودن بی مظلومی . (زوزنی ) (یادداشت مرحوم دهخدا). || همدیگر را ستم کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || شاخ زدن بزها یکدیگر را از نشاط: وجدنا ارضاً تظالم مغراها. (از اقرب الموارد).
-
مظلومانه
لغتنامه دهخدا
مظلومانه . [ م َ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ، ق مرکب ) بطور ستم رسیدگی و ظلم شدگی . (ناظم الاطباء). چون مظلومان . همانند ستم دیدگان . در حالت مظلومی و ستم رسیدگی .
-
خونباران
لغتنامه دهخدا
خونباران .[ خوم ْ ] (نف مرکب ) در حال باریدن خون : حذر کن ز آه مظلومی که بیدار است و خون باران تو شب خفته ببالین تو سیل آید ز بارانش .خاقانی .
-
ﭐنتَصَرَ
فرهنگ واژگان قرآن
انتقام گرفت (کلمه انتصار و کلمه استنصار هر دو به معناي طلب ياري ، يا يکديگر را ياري کردن است و از آنجايي که اغلب شخص مظلومي که به دليل ضعفش در مقابل ظالم به وي ظلم شده است با ياري گرفتن از ديگران ضعفش را به قدرت بدل مي کند تا انتقامش را از ظالم بگيرد...
-
ﭐنتَصِرْ
فرهنگ واژگان قرآن
انتقام بگير(کلمه انتصار و کلمه استنصار هر دو به معناي طلب ياري ، يا يکديگر را ياري کردن است و از آنجايي که اغلب شخص مظلومي که به دليل ضعفش در مقابل ظالم به وي ظلم شده است با ياري گرفتن از ديگران ضعفش را به قدرت بدل مي کند تا انتقامش را از ظالم بگيرد ...
-
ﭐنتَصَرُواْ
فرهنگ واژگان قرآن
انتقام گرفتند(کلمه انتصار و کلمه استنصار هر دو به معناي طلب ياري ، يا يکديگر را ياري کردن است و از آنجايي که اغلب شخص مظلومي که به دليل ضعفش در مقابل ظالم به وي ظلم شده است با ياري گرفتن از ديگران ضعفش را به قدرت بدل مي کند تا انتقامش را از ظالم بگير...
-
پیشاپیش
لغتنامه دهخدا
پیشاپیش . (اِ مرکب ، ق مرکب ) (از: پیش و الف واسطه (وقایه ) و پیش ) پیش پیش .مقدم بر همه . از پیش همه . جلوتر از دیگران . منا. (منتهی الارب ). مبداء. لقاط. (منتهی الارب ) : گرچه ما را نیست پیشاپیش دود مشعلی نیست دود آه مظلومی هم از دنبال ما. واعظ قزو...
-
داد ستدن
لغتنامه دهخدا
داد ستدن . [ س ِ ت َ دَ ] (مص مرکب ) انتصار. (ترجمان القرآن جرجانی ). انتصاف . (از منتهی الارب ). دادستاندن . حق خود گرفتن . دادگرفتن : دادگر شاه عاجز بادادنتواند ستد نه یارد داد. سنائی .لشکر امیرنصر بشمشیر انتصار،داد از لشکر منتصر بستدند و عاقبت ایش...
-
يَنتَصِرُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
انتقام مي گيرند - از يکديگر ياري مي طلبند - يکديگر را ياري مي کنند(کلمه انتصار و کلمه استنصار هر دو به معناي طلب ياري ، يا يکديگر را ياري کردن است و از آنجايي که اغلب شخص مظلومي که به دليل ضعفش در مقابل ظالم به وي ظلم شده است با ياري گرفتن از ديگران ...
-
واعظ قزوینی
لغتنامه دهخدا
واعظ قزوینی . [ ع ِ ظِ ق َزْ ] (اِخ ) ملقب به رفیعالدین و گاهی به ملارفیعالدین و یا ملارفیع هم موصوف است . از علمای امامیه و از ادبا و شعرا و فضلای قرن یازدهم هجری است و در اشعار خود واعظ تخلص میکرد. در وعظ و خطابه سرآمد بوده است . وی از شاگردان ملاخ...
-
ابوالقاسم
لغتنامه دهخدا
ابوالقاسم . [ اَ بُل ْ س ِ ] (اِخ ) (سید...) ابن محمدمحسن بن مرتضی اصفهانی . امام جمعه . مولد او اصفهان وبرادرزاده ٔ میر محمد مهدی اصفهانی امام جمعه ٔ طهران بود. در 1237 هَ . ق . که محمدعلی میرزا پسر فتحعلیشاه درگذشت علمای ولایات به تسلیت بطهران آمدن...
-
مظلوم
لغتنامه دهخدا
مظلوم . [ م َ ] (ع ص ) ستم کرده . (دهار). ستم رسیده . (مهذب الاسماء) (آنندراج ). ستم رسیده . جفاشده . تعدی شده . (ناظم الاطباء). ستم کش . ستم رسیده . ستمدیده . ستم زده . که مورد بیدادگری قرار گرفته باشد. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : روزی خواهد بو...