کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مظلمة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مظلمة
لغتنامه دهخدا
مظلمة. [ م َ ل َ م َ ] (ع مص ) بیدادی کردن . (تاج المصادر بیهقی ). بیداد کردن . ج ، مظالم . (آنندراج ).
-
مظلمة
لغتنامه دهخدا
مظلمة. [ م َ ل ِ م َ ] (ع اِمص ) دادخواهی و داد. (منتهی الارب ) (آنندراج ). آنچه که از ظالم طلبی و اسم است آنچه را که به ظلم از تو اخذ شده است . ج ، مَظالِم . (از اقرب الموارد) (از محیطالمحیط). ستم . (از غیاث ). داد و دادخواهی . (ناظم الاطباء). و رجو...
-
واژههای مشابه
-
مظلمه
واژگان مترادف و متضاد
۱. دادخواهی ۲. ستم، ظلم ۳. زورستانی
-
مظلمه
فرهنگ فارسی معین
(مَ لَ مَ یا مِ) [ ع .مظلمة ] (اِ.) دادخواهی . ج . مظالم .
-
مظلمه
لغتنامه دهخدا
مظلمه . [ م َ ل ِ م َ ] (از ع ، اِمص ) ظلم و ستم و جور و تعدی و ستمگری و بی مروتی و بی انصافی و زبردستی و گناه . (ناظم الاطباء). در تداول فارسی ، گناه حاصل از ظلم . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). به فارسی به معنی وبال مستعمل است . (آنندراج ) : ناگهان ب...
-
مظلمه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: مظلمَة، جمع: مظالم] mazleme ۱. ظلم و ستم.۲. [قدیمی] آنچه به ظلم و ستم از کسی گرفته شده باشد.
-
مظلمه کار
لغتنامه دهخدا
مظلمه کار. [ م َ ل ِ م َ / م ِ ] (ص مرکب ) ظالم و بیدادگر. (آنندراج ). ظالم و بیداد و بی انصاف و ستمگر. (ناظم الاطباء).
-
غرفة مظلمة
دیکشنری عربی به فارسی
تاريک خانه
-
واژههای همآوا
-
مزلمة
لغتنامه دهخدا
مزلمة. [ م ُ زَل ْل َ م َ ] (ع ص ) مؤنث مزلم . زنی که دراز نباشد: أمراءة مزلمة. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
-
مظلمت
لغتنامه دهخدا
مظلمت . [ م َ ل ِ م َ ] (ع اِمص ) مظلمة : هر کسی را که مظلمتی است بباید آمد و بی حشمت سخن خویش گفت . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 36).
-
جستوجو در متن
-
مظالم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ مظلمة] mazālem = مظلمه
-
تاریک خانه
دیکشنری فارسی به عربی
غرفة مظلمة