کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مطین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مطین
لغتنامه دهخدا
مطین . [ م َ ] (ع ص ) سقف گل اندود. (منتهی الارب ). گل اندودشده . (ناظم الاطباء). و رجوع به محیط المحیط شود.
-
مطین
لغتنامه دهخدا
مطین . [ م ُ طَی ْ ی َ ] (ع ص ) گل اندودشده . (غیاث ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (مهذب الاسماء). به گل گرفته . گل اندوده شده . (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
-
مطین
لغتنامه دهخدا
مطین . [ م ُ طَی ْ ی ِ ] (ع ص ) آنکه گل اندود میکند جایی را. (ناظم الاطباء).
-
مطین
لغتنامه دهخدا
مطین . [م ُ طَی ْ ی ِ ] (اِخ ) لقب محمدبن عبداﷲ حافظ بدان جهت که از طفلی به گل کاری بشدت علاقمند بود. (منتهی الارب ) (از الانساب سمعانی ). محمدبن عبداﷲبن سلیمان خضرمی کوفی ملقب به ابوجعفر. از حفاظ حدیث بود. او راست : «المسند» و «تاریخ » و غیرها. لقب ...
-
واژههای مشابه
-
قرع مطین
واژهنامه آزاد
کدو یا کدوتنبل گل یاخاک گرفته
-
واژههای همآوا
-
متین
واژگان مترادف و متضاد
۱. باوقار، جاافتاده، سنگین، موقر ۲. استوار، محکم، پابرجا، رزین ۳. فرهیخته، خلیق ≠ جلف، سبک
-
متین
فرهنگ نامها
(تلفظ: matin) (عربی) دارای پختگی ، خردمندی و وقار ، دارای متانت ؛ استوار ، محکم ، از نامها و صفات خداوند.
-
متین
فرهنگ واژههای سره
هشیوار
-
متین
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] matin ۱. دارای متانت.۲. محکم؛ ثابت؛ استوار؛ پابرجا.
-
متین
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] (ص .) محکم ، استوار، سخت .
-
متین
لغتنامه دهخدا
متین . [ م َ ] (اِخ ) نامی از نامهای خدای تعالی . (مهذب الاسماء). من اسمائه تعالی . (از محیطالمحیط). از نامهای خداوند تبارک و تعالی . (ناظم الاطباء).
-
متین
لغتنامه دهخدا
متین . [ م َ ] (اِخ ) یکی از اسماء رسول صلی اﷲ علیه و علی آله و سلم . (غیاث ) (آنندراج ).
-
متین
لغتنامه دهخدا
متین . [ م َ ] (ع ص ) درشت و استوار. (از منتهی الارب ). استوار. (دهار) (مهذب الاسماء). استوار و محکم . (آنندراج ) (غیاث ). محکم و استوار و سخت و درشت . (ناظم الاطباء).پخته کار. رزین . متقن . مبرم . مستحکم . سخت قوی . سخت نیرومند. استوار. صلب . سخت . ...