کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مطلع شد از پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مطلع شد از
دیکشنری فارسی به عربی
أخَذَ عِلْماً بـ
-
واژههای مشابه
-
مَطْلِعَ
فرهنگ واژگان قرآن
محل طلوع
-
مَطْلَعِ
فرهنگ واژگان قرآن
زمان طلوع
-
مطلع ساختن
واژگان مترادف و متضاد
آگاه کردن، اطلاعدادن، اعلام کردن، باخبر ساختن، خبر کردن
-
مطلع شدن
واژگان مترادف و متضاد
آگاهشدن، بااطلاع شدن، باخبر شدن، مستحضر شدن، اطلاع یافتن ≠ بیخبر ماندن
-
مطلع کردن
فرهنگ واژههای سره
آگاهاندن، آگاه کردن
-
خوش مطلع
لغتنامه دهخدا
خوش مطلع. [ خوَش ْ / خُش ْ م َ ل َ ] (ص مرکب ) شعر یا کلامی که خوب آغاز شود.
-
مطلع کردن
دیکشنری فارسی به عربی
احط علما , سعر
-
مطلع فجر
واژهنامه آزاد
طلوع کردن
-
را مطّلع کرد
دیکشنری فارسی به عربی
أحاطَ بـ
-
جستوجو در متن
-
أخَذَ عِلْماً بـ
دیکشنری عربی به فارسی
آگاه شد از , مطلع شد از , را ملاحظه کرد , پي برد به
-
أَحاطَ بِهِ (أَحاطَ بِهِ عِلْماً)
دیکشنری عربی به فارسی
آگاه شد به , آگاهي يافت به (از) آن (او) , اطلاع يافت از آن (او) , مطلع شد از آن (او)
-
عبدالجلیل
لغتنامه دهخدا
عبدالجلیل . [ ع َ دُل ْ ج َ ] (اِخ ) مردی نیک است شعر را نیز نیک میگوید از اوست این مطلع:ز بس که کاست مه از میل طاق ابرویش شد آن چنان که نمود استخوان پهلویش .(از مجالس النفائس ص 155).