کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مطراة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مطراة
لغتنامه دهخدا
مطراة. [ م ُ طَرْ را ] (ع ص ) غِسلة مطراة؛ دست شستی پرورده در خوشبویها. (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به مطرا و «عود مطرا» ذیل مطرا شود.
-
واژههای همآوا
-
مترعة
لغتنامه دهخدا
مترعة. [ م َ رَع َ ] (ع اِمص ) رجل ذومترعة؛ مرد حکیم باوقار. (منتهی الارب ) (آنندراج ). باوقار و آرام . (ناظم الاطباء).- || مردی که نه شتابی نماید و نه خشم . (ناظم الاطباء) (از ذیل اقرب الموارد).
-
مترعة
لغتنامه دهخدا
مترعة. [ م ُ رَ ع َ ] (ع ص ) مؤنث مُترَع . پر و سرشار. (ناظم الاطباء).
-
مترعة
لغتنامه دهخدا
مترعة. [ م ُ رِ ع َ ] (ع ص ) مؤنث مُترِع . زنی که پر می کند و انباشته می نماید. (ناظم الاطباء).
-
مطرات
لغتنامه دهخدا
مطرات . [ م َ طَ ] (ع اِ) ج ِ مطر که به معنی باران است . (غیاث ) (آنندراج ).
-
جستوجو در متن
-
دست شستنی
لغتنامه دهخدا
دست شستنی . [ دَ ش ُ ت َ ] (اِ مرکب ) آنچه برای شستن دست بکار برند، و هر آب آغشته شده به سدر و یا چوبک جهت شستشوی . (ناظم الاطباء): غاسول ، غسلة، مطراة؛ دست شستنی پرورده ٔ در خوشبویها. (منتهی الارب ).
-
غسلة
لغتنامه دهخدا
غسلة. [ غ ِ ل َ ] (ع اِ) آب غسل . (منتهی الارب ) (آنندراج ). آبی که با آن غسل کنند. (از اقرب الموارد). || خوشبوی است . (منتهی الارب ) (آنندراج ). الطیب عند الامتشاط؛ طیبی که هنگام شانه زدن به کار برند. (اقرب الموارد). || آنچه زنان در سر اندازند وقت ش...
-
پرورده
لغتنامه دهخدا
پرورده . [ پ َرْ وَ دَ / دِ ] (ن مف ) پرورش یافته . تربیت یافته . تربیت کرده . مُرَبَّب . مُربی . مُرَشَّح . (مهذب الاسماء). ج ، پروردگان : همه کار گردنده چرخ این بودز پرورده ٔ خویش پرکین بود. فردوسی .چنین است کردار این گوژپشت بپرورد و پرورده ٔ خویش ...