کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مطحنه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مطحنه
معنی
(مِ حَ نَ یا نِ) [ ع . مطحنة ] (اِ.) آسیا. ج . مطاحن .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مطحنه
فرهنگ فارسی معین
(مِ حَ نَ یا نِ) [ ع . مطحنة ] (اِ.) آسیا. ج . مطاحن .
-
واژههای مشابه
-
مطحنة
لغتنامه دهخدا
مطحنة. [ م َ ح َ ن َ ] (ع اِ) نانواخانه و آسیاب . (ناظم الاطباء).
-
مطحنة
لغتنامه دهخدا
مطحنة. [ م ِ ح َ ن َ ] (ع اِ) آسیاب . || دوری و بشقاب خرد و کوچک . (ناظم الاطباء).
-
مطحنة
دیکشنری عربی به فارسی
دندان اسياب , سنگ رويي اسياب , تيز کن , لله
-
جستوجو در متن
-
سنگ رویی اسیاب
دیکشنری فارسی به عربی
مطحنة
-
تیز کن
دیکشنری فارسی به عربی
مطحنة
-
دندان اسیاب
دیکشنری فارسی به عربی
ضرس , مطحنة
-
لله
دیکشنری فارسی به عربی
مطحنة , معلم
-
مطاحن
لغتنامه دهخدا
مطاحن . [ م َ ح ِ ] (ع اِ) ج ِ مَطحَنَة. (اقرب الموارد) (المنجد). ج ِ مطحان . (ناظم الاطباء). و رجوع به مطحنة و مطحان شود.
-
آس
لغتنامه دهخدا
آس . (اِ) دو سنگ گرد و پخ برهم نهاده و زیرین را در میان میلی آهنین و جز آن از سوراخ میان زبرین درگذشته و سنگ زبرین بقوت دست آدمی یا ستور یا باد یا آب و بخار و برق گردد و حبوب و جز آن را خرد یا آرد سازد. آنچه را به دست گردد، دست آس و آسدست ، و آنچه را...