کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مطبوعات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مطبوعات
معنی
(مَ) [ ع . ] (اِ.) جِ مطبوعة ؛ چاپ شده ها، اصطلاحاً به روزنامه ها و مجلاّت گفته می شود.
فرهنگ فارسی معین
مترادف و متضاد
۱. جراید، روزنامهها، مجلات
۲. نوشتههای چاپی
دیکشنری
fourth estate, press
-
جستوجوی دقیق
-
مطبوعات
واژگان مترادف و متضاد
۱. جراید، روزنامهها، مجلات ۲. نوشتههای چاپی
-
مطبوعات
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] (اِ.) جِ مطبوعة ؛ چاپ شده ها، اصطلاحاً به روزنامه ها و مجلاّت گفته می شود.
-
مطبوعات
لغتنامه دهخدا
مطبوعات . [ م َ ] (ع اِ) نوشتجات چاپی . (ناظم الاطباء). ج ِ مطبوع . به معنی طبع شده . چاپ شده . کتاب ها و مجله ها و روزنامه های چاپ شده .
-
مطبوعات
دیکشنری فارسی به عربی
ادب , صحافة
-
مطبوعات
واژهنامه آزاد
در ترکی:تحلیل
-
مطبوعات
واژهنامه آزاد
(زبان پاک) چاپاک ها؛ جمع چاپاک (چاپ+اک). آنچه چاپ می شود؛ نوشته های چاپی. مانند خوارک(آنچه بخورند)؛ پوشاک(آنچه بپوشند).
-
واژههای مشابه
-
آزادی مطبوعات
دیکشنری فارسی به عربی
حرية الصحافة
-
مطبوعات بیگانه
دیکشنری فارسی به عربی
الصحافة الأجنبية
-
مطبوعات داخلى
دیکشنری فارسی به عربی
الصحافة المحلية
-
بازرس مطبوعات و نمایشها
دیکشنری فارسی به عربی
رقيب
-
جستوجو در متن
-
pressrooms
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مطبوعات
-
pressdom
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مطبوعات
-
presswoman
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مطبوعات