کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مطبعه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مطبعه
/matba'e/
معنی
جای چاپ کردن اوراق؛ چاپخانه.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
چاپخانه
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مطبعه
واژگان مترادف و متضاد
چاپخانه
-
مطبعه
فرهنگ فارسی معین
(مَ بَ عِ) [ ع . ] (اِ.) چاپخانه .
-
مطبعه
لغتنامه دهخدا
مطبعه . [ م َ ب َ ع َ / ع ِ ] (ع اِ) چاپخانه و جایی که در آن نوشتجات را چاپ میکنند. (ناظم الاطباء). دارالطباعه . چاپخانه . چاوخانه . باسمه خانه . ج ، مطابع. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
-
مطبعه
لغتنامه دهخدا
مطبعه . [ م ُ طَب ْ ب َ ع َ ] (ع ص ) شتر ماده ٔ گرانبار. (منتهی الارب ) (آنندراج ). ماده شتر گرانبار. (ناظم الاطباء). ماده شتر سنگین از حمل . (از محیط المحیط). || ماده شتر استوار خلقت از گوشت و پیه . (از معجم متن اللغة). ماده شتر فربه . (از اقرب المو...
-
مطبعه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: مطابع] [منسوخ] matba'e جای چاپ کردن اوراق؛ چاپخانه.
-
مطبعه
دیکشنری فارسی به عربی
صحافة
-
واژههای مشابه
-
مطبعة
لغتنامه دهخدا
مطبعة. [ م َ ب َ ع َ ] (ع اِ) دارالطباعة. جائی که در آن کتاب و امثال آن طبع کنند. (از اقرب الموارد) (از محیطالمحیط). مطبعه . و رجوع به همین کلمه شود.
-
مطبعة
لغتنامه دهخدا
مطبعة. [ م ُ ب َ ع َ ] (ع ص ) ماده شتر سنگین از حمل . (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
چاپخانه، چاپخانه
واژگان مترادف و متضاد
مطبعه، باسمهخانه
-
مطابع
لغتنامه دهخدا
مطابع. [ م َ ب ِ ] (ع اِ) ج ِ مَطبَعَة. (اقرب الموارد). و رجوع به مطبعه شود.
-
typographer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تایپوگرافی، چاپچی، مامور چاپخانه، مطبعه چی
-
typographers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تایپوگرافی ها، چاپچی، مامور چاپخانه، مطبعه چی
-
چاپخانه
لغتنامه دهخدا
چاپخانه . [ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) مطبعه . دارالطباعه . باسمه خانه . نام فارسی مطبعه و آن محلی است که کتابها را در آن چاپ میکنند. (لغات نو فرهنگستان ). رجوع به چاپ شود.