کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مطایبه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مطایبه
/motāyebe/
معنی
شوخی و مزاح کردن؛ خوشطبعی کردن.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. خوشطبعی، شوخی، ظرافت، لودگی، مزاح، هزل
۲. شوخی کردن، مزاح کردن
فعل
بن گذشته: مطایبه کرد
بن حال: مطایبه کن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مطایبه
واژگان مترادف و متضاد
۱. خوشطبعی، شوخی، ظرافت، لودگی، مزاح، هزل ۲. شوخی کردن، مزاح کردن
-
مطایبه
فرهنگ فارسی معین
(مُ یِ بِ) [ ع . مطایبة ] (مص ل .) شوخی و مزاح کردن ، خوش طبعی کردن .
-
مطایبه
لغتنامه دهخدا
مطایبه . [ م ُ ی َ ب َ / ی ِ ب ِ ] (از ع ، اِمص ) شوخی و مزاح و خوش طبعی و خوش منشی . (ناظم الاطباء). خوش منشی . ج ، مطایبات . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : در حق خواجه زکی ابوالطبیب از طریق مطایبه گوید. (تاریخ بیهق چ بهمنیار ص 127).بس کن خاقانی از م...
-
مطایبه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: مطایَبَة] [قدیمی] motāyebe شوخی و مزاح کردن؛ خوشطبعی کردن.
-
واژههای مشابه
-
مطایبة
لغتنامه دهخدا
مطایبة. [ م ُ ی َ ب َ ] (ع مص ) خوش منشی کردن با هم . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). با کسی خوش طبعی کردن . (المصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). با کسی خوش منشی کردن .(دهار). با کسی خوش طبعی و مزاح کردن . (غیاث ) (آنندراج ). شوخی کردن و بازی کردن ب...
-
مطایبه کردن
واژگان مترادف و متضاد
شوخی کردن، مزاح کردن، لودگی کردن
-
جستوجو در متن
-
خوشمزگی، خوشمزگی
واژگان مترادف و متضاد
۱. شوخی، مزاح، مطایبه ۲. خوشطعمی، خوشخواری، ≠ بدمزگی
-
تماخره
فرهنگ فارسی معین
(تَ خَ رِ) (اِمص .) 1 - مزاح ، خوش - طبعی . 2 - مطایبه .
-
ظرافت
واژگان مترادف و متضاد
۱. زیبایی، لطافت، لطف ۲. شوخی، لودگی، مطایبه، هزل ۳. زیرکی، نکتهسنجی
-
مزاح
واژگان مترادف و متضاد
۱. خوشطبعی، بذله، بذلهگویی، خوشمزگی، خوشطبعی، شوخی، لطیفه، لودگی، مسخرگی، مطایبه، هزل ۲. شوخی کردن، خوشطبعی کردن ≠ جدی
-
بذله
واژگان مترادف و متضاد
۱. جوک، شوخی، طیبت، لطیفه، مزاح، مطایبه، هزل ۲. لباس کار ≠ جد
-
هزل
واژگان مترادف و متضاد
بذلهگویی، جوک، شوخی، طیبت، ظرافت، لاع، لافی، لطیفه، لودگی، مزاح، مسخرگی، مسخره، مطایبه، هجا، هجو، هجو
-
مطایبات
لغتنامه دهخدا
مطایبات . [ م ُ ی َ / ی ِ ] (ع اِ) ج ِ مطایبة و مطایبت . رجوع به همین کلمات شود.