کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مطالبه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مطالبه
/motālebe/
معنی
۱. چیزی از کسی طلب کردن؛ خواستن.
۲. حق خود را خواستن.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. ادعا، بازجست، بازخواست، تقاضا، طلب
۲. جستن، خواستن، طلب کردن، بازجستن
برابر فارسی
هم خواهی، دادخواست، درخواست
فعل
بن گذشته: مطالبه کرد
بن حال: مطالبه کن
دیکشنری
claim
-
جستوجوی دقیق
-
مطالبه
واژگان مترادف و متضاد
۱. ادعا، بازجست، بازخواست، تقاضا، طلب ۲. جستن، خواستن، طلب کردن، بازجستن
-
مطالبه
فرهنگ واژههای سره
هم خواهی، دادخواست، درخواست
-
مطالبه
فرهنگ فارسی معین
(مُ لَ بَ یا بِ) [ ع . مطالبة ] (اِمص .) خواستن ، طلب کردن . ج . مطالبات .
-
مطالبه
لغتنامه دهخدا
مطالبه . [ م ُ ل َ ب َ / ل ِ ب ِ ] (از ع ، اِمص ) مطالبة. خواستن چیزی یا حق خود را از کسی . طلب نمودن چیزی از کسی . خواستن چیزی از کسی : آدم ز حرص گندم نان ناشده چه دیدبا آدمی مطالبه ٔ نان همان کند. خاقانی (دیوان چ سجادی ص 860).- مطالبه کردن ؛ طلب ک...
-
مطالبه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: مطالَبَة] motālebe ۱. چیزی از کسی طلب کردن؛ خواستن.۲. حق خود را خواستن.
-
مطالبه
دیکشنری فارسی به عربی
ادعاء , مطلب ، اِدَّعاءٌ
-
واژههای مشابه
-
مطالبة
لغتنامه دهخدا
مطالبة. [ م ُ ل َ ب َ ] (ع مص ) خواستن حق خود را از کسی و بازجست کردن . (آنندراج ) (از منتهی الارب ). طلب نمودن و باز جستن . (غیاث ). چیزی از کسی درخواستن . (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). و رجوع به ماده ٔ بعد شود.
-
مطالبه کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. طلب کردن ۲. حقخواهی کردن، حق خود راخواستن
-
مطالبه هزینه
دیکشنری فارسی به عربی
اجرة
-
مطالبه کننده
دیکشنری فارسی به عربی
مدعي
-
مطالبه بزور
دیکشنری فارسی به عربی
فرض
-
مطالبه کردن
دیکشنری فارسی به عربی
مطلب
-
مطالبه كرد
دیکشنری فارسی به عربی
استقضى