کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مطاریق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مطاریق
لغتنامه دهخدا
مطاریق . [ م َ ] (ع اِ) ج ِ مِطراق . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
مطاریق
لغتنامه دهخدا
مطاریق . [ م َ ] (ع ص ، اِ) گروه پیادگان . || شتر در پی یکدیگر رونده نزدیک آب . یقال : جائت الابل مطاریق ؛ یعنی در پی یکدیگر. (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
مطراق
لغتنامه دهخدا
مطراق . [ م ِ ] (ع اِ) مطراق الشی ٔ؛ پیرو و مانند و نظیر چیزی ، یقال هذا مطراق هذا؛ ای تلوه و نظیره . ج ، مطاریق . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از محیطالمحیط). || پتک و چکش و مطرقه . (ناظم الاطباء). و رجوع به مطرقه شود.