کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مطارق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مطارق
لغتنامه دهخدا
مطارق . [ م ُ رِ ] (ع ص ) دارنده ٔ چیزی بالای دیگری مانند آنکه دو کفش بالای هم پوشد و دو پوشاک روی هم در بر کند. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ).
-
واژههای همآوا
-
متعرق
لغتنامه دهخدا
متعرق . [ م ُ ت َ ع َرْ رِ ] (ع ص ) گوشت از استخوان بازکننده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). کسی که گوشت را از استخوان پاک میگیرد. (ناظم الاطباء). و رجوع به تعرق شود.
-
جستوجو در متن
-
مطرق
لغتنامه دهخدا
مطرق . [ م ِ رَ ] (ع اِ) چوبی که بدان پشم زنند. (منتهی الارب ) (آنندراج ). چوبی که بدان پشم یاپنبه زنند. (ناظم الاطباء). چوب پنبه زن . (مهذب الاسماء). چوبی که بستردوز (نجاد) بدان پشم زند. مِطرَقَة.(از اقرب الموارد) (از محیطالمحیط). || آلتی از آهن و م...