کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مضوز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مضوز
لغتنامه دهخدا
مضوز. [ م َ ] (ع ص ) شتر ماده ٔ سالخورده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). ماده شتر مسن . (از اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
مضوض
لغتنامه دهخدا
مضوض . [ م َ ] (ع اِ) داروها که بیمار آن را مضمضه کند. ج ، مضوضات . (از بحرالجواهر ص 346).