کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مضاهات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مضاهات
لغتنامه دهخدا
مضاهات . [ م ُ ] (ع مص ) به چیزی مانند شدن . (آنندراج ) (غیاث ). شباهت به دیگری داشتن . (ناظم الاطباء) : کس را از افاضل جهان مایه و پایه ٔ مضاهات و مباهات او نبود. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 284). رجوع به ماده ٔ بعد شود.
-
واژههای همآوا
-
مضاحاة
لغتنامه دهخدا
مضاحاة. [ م ُ ] (ع مص ) آمدن کسی را وقت چاشت . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد): ضاحاه مضاحاةً و ضحاءً؛ هنگام چاشت آمد او را. (ناظم الاطباء).
-
مضاهاة
لغتنامه دهخدا
مضاهاة. [ م ُ ] (ع مص ) (از «ض هَ ی ») با کسی یا با چیزی مانندگی کردن . (زوزنی ) (یادداشت مؤلف ) (دهار). مانندی کردن با کسی یا چیزی .(تاج المصادر بیهقی ). مانستن با او و مانند گشتن وی را. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). شبیه گشتن و مانند شدن و کار...
-
جستوجو در متن
-
مانایی
لغتنامه دهخدا
مانایی . (حامص ) شباهت . مشابهت . مضاهات . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). مانا بودن . و رجوع به مانا شود.
-
مانندی
لغتنامه دهخدا
مانندی . [ ن َن ْ ] (حامص ) مانندگی . همانندی . شباهت . مشابهت . تشابه . مضاهات . مشاکلت . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
-
مشابهت
لغتنامه دهخدا
مشابهت . [ م ُ ب ِ / ب َ هََ ] (از ع ، اِمص ) مانندگی . شباهت . همشکلی . مقابله ٔ چیزهای برابر و مانند هم . (از ناظم الاطباء). شباهت . همانندی با کسی یا چیزی . تشابه . شباهت . مانستن . مشاکلت . مضارعت . مضاهات . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : مشابهت م...
-
مباهات
لغتنامه دهخدا
مباهات . [ م ُ ] (ع اِمص ) (از «مباهاة» عربی ) نازیدن و تفاخر کردن به چیزی . (غیاث ). مأخود ازتازی ، تفاخر و ناز ومدح و ستایش بی جا و خودبینی و غرور و نخوت و خودستائی و مدح و ستایش و بزرگی و جلال . (ناظم الاطباء). نبرد کردن کسی را در حسن و خوبی و نا...
-
مشاکلت
لغتنامه دهخدا
مشاکلت . [ م ُ ک َ / ک ِ ل َ ] (از ع ، اِمص ) هم شکل بودن و مانند شدن . (غیاث ) مانیدن . مشابهت . مجانست . مضاهات . موافقت . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : و مشاکلت تام در حرکات و حروف که در اجزاء لفظ باشد به اعتباری دیگر مشاکلت ناقص بود در الفاظ. (اس...
-
مانستن
لغتنامه دهخدا
مانستن . [ ن ِ ت َ ] (مص ) مانند شدن به چیزی (فرهنگ رشیدی ). به صفت چیزی شدن باشد یعنی شبه و مانند و نظیر شدن . (برهان )(آنندراج ). مشابهت داشتن و نظیر و مانند شدن . (ناظم الاطباء). ماندن . شبیه بودن . تشبه . مشابهت . تشابه . شباهت . مضاهات . (یادداش...
-
پایه
لغتنامه دهخدا
پایه . [ ی َ / ی ِ ] (اِ) هریک از طبقات چیزی که بر آن طبقات برروند یا فرودآیند چون طبقات نردبان و منبر و پلکان بام . مرقاة. پله . زینه . دَرَجه . هر مرتبه از زینه و پله ٔ منبر. پله ٔ نردبان . پاشیب . عتبه . پک .اُرچین . پغنه . تله : قلعه ای دیدم سخت ...
-
مایه
لغتنامه دهخدا
مایه . [ ی َ / ی ِ ] (اِ) بنیاد هرچیزرا گویند. (برهان ). اصل و ماده ٔ هرچیز را گویند. (فرهنگ رشیدی ) (از غیاث ). اصل و ریشه و بنیاد و مصدر واساس و جوهر. (ناظم الاطباء). پهلوی ، ماتک (جوهر، ماده ٔ اولی ) و نیز به معنی ماده ، شی ٔ مادی . (حاشیه ٔ برهان...