کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مصیص پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مصیص
لغتنامه دهخدا
مصیص . [ م َ ] (ع اِ) خاک نمناک . (منتهی الارب ) (آنندراج ). تری خاک . (ناظم الاطباء). || ریگ نمناک . (منتهی الارب )(آنندراج ). || تری ریگ . (ناظم الاطباء).
-
واژههای همآوا
-
مسیس
لغتنامه دهخدا
مسیس . [ م َ ] (ع مص ) مس . سودن . رجوع به مَس ّ شود.
-
جستوجو در متن
-
علی
لغتنامه دهخدا
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن حرث بن رحضةبن عامربن رواحةبن حجربن مصیص بن عامربن لؤی قرشی عامری . رجوع به علی عامری شود.
-
حارث
لغتنامه دهخدا
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن حارث بن قیس بن عدی بن سعدبن سهم بن عمروبن مصیص القرشی السهمی . صحابی است . ابوالاسود بنقل از عروة وابو حذیفه ٔ بخاری ، در المبتداء و ابن اسحاق و گروهی دیگر او را در زمره ٔ شهدای اجنادین گفته اند و سیف ، در فتوح ، او را از شهد...