کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مصلح الدین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مصلح الدین
لغتنامه دهخدا
مصلح الدین . [ م ُ ل ِ حُدْ د ] (اِخ ) سعدی شیرازی . شاعر معروف قرن هفتم هجری . رجوع به سعدی شود.
-
مصلح الدین
لغتنامه دهخدا
مصلح الدین . [ م ُ ل ِ حُدْ د ] (اِخ ) کاملی . از گویندگان و دانشمندان و استادان نامدار قرن دهم هجری در ترکیه بود. در زبان فارسی احاطه و به خطوط نسخ و نستعلیق مهارت داشت . (از قاموس الاعلام ترکی ).
-
مصلح الدین
لغتنامه دهخدا
مصلح الدین . [ م ُ ل ِ حُدْ د ] (اِخ ) لاری محمد سعدی بن صلاح عبادی لاری (متوفی به سال 979 هَ . ق .). او راست : 1 - حاشیه برمطول 2 - شرح رساله ٔ هیأت فارسی مولی علی قوشچی .
-
واژههای مشابه
-
مُصْلِحِ
فرهنگ واژگان قرآن
اصلاحگر- اصلاح کننده
-
مصلحالدین
فرهنگ نامها
(تلفظ: moslehoddin) (عربی) اصلاحکننده در دین ، نیکخواه در امور دین ؛ (در اعلام) نام سعدی شیرازی شاعر معروف قرن هفتم هجری قمری.
-
مصلح گاه
لغتنامه دهخدا
مصلح گاه . [ ] (اِخ ) مراد شاید همان جایی باشد که یاقوت آن را مصلحگان می نویسد، و محلی بوده است به ری . (از حواشی راحةالصدور راوندی ص 395). احتمال اینکه کلمه مسلخگاه (سلاخ خانه ، کشتارگاه ) باشد نیز هست : پس فراهان بسوز و مصلحگاه تا چهارت ثواب گردد ش...
-
جستوجو در متن
-
محمود
لغتنامه دهخدا
محمود. [ م َ ] (اِخ ) ابن مسعود ضیاءالدین بن مصلح شیرازی ، ملقب به قطب الدین و معروف به ملاقطب . او راست کتاب درة التاج . رجوع به قطب الدین و عمادالدین محمود شود.
-
شیخ سعدی
لغتنامه دهخدا
شیخ سعدی . [ ش َ س َ ] (اِخ ) رجوع به سعدی ، مشرف الدین مصلح بن عبداﷲ سعدی شیرازی شود.
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن مصلح الدین (شیخ )، مشهور بمرکز. او راست : عصمةالانبیاء و تحفةالاصفیاء.
-
حسام زاده
لغتنامه دهخدا
حسام زاده . [ ح ُ دَ ] (اِخ ) عتیق . مصلح الدین مصطفی . او راست : حاشیه بر تلویح تفتازانی در شرح تنقیح الاصول .
-
نورالدین زاده
لغتنامه دهخدا
نورالدین زاده . [ رُدْ دی دَ ] (اِخ ) مصلح الدین مصطفی (متوفی در 981هَ . ق .). او راست : تفسیر قرآن . (یادداشت مؤلف ).
-
گازرگاه
لغتنامه دهخدا
گازرگاه . [ زُ ] (اِخ ) نام موضعی است در شیراز که شیخ سعدی علیه الرحمه در آنجا آسوده است . (برهان ). حد شیراز قریب به مرقد شیخ مصلح الدین سعدی شیرازی . (آنندراج ).
-
کامل
لغتنامه دهخدا
کامل . [ م ِ ] (اِخ ) شیرازی . معروف به مصلح الدین و بیت زیر از اوست :شب فراق تو از خون دیده دامانم چنان پرست که نتوانم از زمین برخاست .(قاموس الاعلام ترکی ).