کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مصعد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
مصاد
لغتنامه دهخدا
مصاد. [ ] (اِخ ) ابن ربیعةبن الحارث . از شجعان عرب است و از مبارزان در واقعه ٔ «یوم المنفعه یا یوم کلاب ثانی ». رجوع به العقدالفرید ج 6 صص 83 - 85 شود.
-
مصاد
لغتنامه دهخدا
مصاد. [ ] (اِخ ) ابن عبدالملک . برادراکدر است و در غزوه ٔ دومةالجندل به روزگار پیامبر اسلام حاضر بوده است . رجوع به امتاع الاسماع ص 465 شود.
-
مصاد
لغتنامه دهخدا
مصاد. [ ] (اِخ ) ابن یزید نعیم . برادر شبیب خارجی و از شجاعان است و در بیشتر جنگها با برادر بود و بر در کوفه به دست خالدبن عتاب ریاحی کشته شد. (الاعلام زرکلی ج 3 ص 1041).
-
مصاد
لغتنامه دهخدا
مصاد. [ م َ ] (ع اِ) پشته ٔ بلند. || بالای کوه . ج ، امصدة، مُصدان . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). بلندی سر کوه . (مهذب الاسماء). || سخت تر و استوارتر جای از کوه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || معقل . ج ، امصدة. مصدان . (نا...
-
جستوجو در متن
-
مصاعد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ مصعد] [قدیمی] masā'ed = مصعد
-
اسانسور
دیکشنری فارسی به عربی
مصعد
-
بالا برنده
دیکشنری فارسی به عربی
مصعد
-
بالا بر
دیکشنری فارسی به عربی
مصعد
-
پلکان متحرک
دیکشنری فارسی به عربی
مصعد
-
پله برقی () (در دستمزد یا قیمتها) تعدیل کننده
دیکشنری فارسی به عربی
مصعد
-
سرقت کردن
دیکشنری فارسی به عربی
مصعد
-
مرتفع بنظرامدن
دیکشنری فارسی به عربی
مصعد
-
یک وهله بلند کردن بار
دیکشنری فارسی به عربی
مصعد
-
بالا رو
دیکشنری فارسی به عربی
مصعد
-
جر ثقیل
دیکشنری فارسی به عربی
مصعد