کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مصر پیش ازسلسله ها پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
Dynastic Egypt
مصر سلسلهها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] ← دورۀ سلسلهها
-
فائز صاحب مصر
لغتنامه دهخدا
فائز صاحب مصر.[ ءِ ح ِ ب ِ م ِ ] (اِخ ) رجوع به فائز بنصر اﷲ شود.
-
تاریخ مصر جدید
لغتنامه دهخدا
تاریخ مصر جدید. [ خ ِ م ِ رِ ج َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) مؤلف کشاف اصطلاحات الفنون در ذیل کلمه ٔ تاریخ آرد: و از آنجمله تاریخ قبط جدید است . نام ماههای آن عبارتند از: توت ، بابه ، هثور، کیهک ، طوبه ، امشیر، برمهات ، برمرزه ، بشنسد، بونه ، ابیب ، ...
-
تاریخ مصر قدیم
لغتنامه دهخدا
تاریخ مصرقدیم . [ خ ِ م ِ رِ ق َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) مؤلف کشاف اصطلاحات الفنون در ذیل کلمه ٔ تاریخ آرد: و از آن جمله تاریخ قبط قدیم است ، و این تاریخ بخت نصر اول از پادشاهان بابل است و روزهای سال این تاریخ 365 روز بدون کسر باشد و نام ماههایش ...
-
مصر و چین
فرهنگ گنجواژه
کشورهای باستانی.
-
جستوجو در متن
-
predictions
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیش بینی ها، پیش گویی
-
foreshows
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیش بینی ها، از پیش نشان دادن، تخمین زدن، پیش بینی کردن
-
foreshadows
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیش بینی ها، از پیش خبر دادن، از پیش حاکی بودن از
-
prognostications
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیش بینی ها، پیش بینی، پیش گویی، تشخیص قبلی مرض
-
presuppositions
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیش فرض ها، پیش انگاری، پیش پندار، فرض قبلی
-
prognoses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیش بینی ها، پیش بینی، پیش بینی مرض، مال اندیشی
-
auguries
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوره ها، پیش بینی، پیش اگاهی، فالگیری، پیش گویی
-
previews
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیش نمایش ها، پیش دید، اطلاع قبلی، پیش چشی، پیش دید کردن، قبلا رویت کردن
-
forestaffs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیش بینی ها
-
foresights
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیش بینی ها