کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مصحف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مصحف
/moshaf/
معنی
۱. نامهها و اوراقی که آنها را در یک جلد جمع کردهباشند؛ کتاب.
۲. قرآن مجید.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
تصحیفشده
دیکشنری
volume
-
جستوجوی دقیق
-
مصحف
واژگان مترادف و متضاد
تصحیفشده
-
مصحف
واژگان مترادف و متضاد
۱. قرآن ۲. کتاب، نامه ۳. جلد، مجلد
-
مصحف
فرهنگ فارسی معین
(مُ حَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - نامه ها و اوراقی که در یک جلد جمع کرده باشند. 2 - قرآن مجید. ج . مصاحف .
-
مصحف
فرهنگ فارسی معین
(مُ صَ حَّ) [ ع . ] (اِمف .) 1 - کلمه ای که خطا نوشته شده . 2 - کلمه ای که خطا خوانده شده . 3 - کلمه ای که به واسطة کاستن یا افزودن نقطه های حروف تغییر یافته مانند: باد، یاد، روز، زور.
-
مصحف
لغتنامه دهخدا
مصحف . [ م ُ / م َ / م ِ ح َ ] (ع اِ) نامه های فراهم آورده شده . (ناظم الاطباء). || کراسه . ج ، مصاحف . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). کراسه .(دهار) (زمخشری ). رجوع به کراسه شود. || چیزی که در او صحیفه ها و رساله ها جمع شود. (از غیاث )(از آنندراج ...
-
مصحف
لغتنامه دهخدا
مصحف . [ م ُ ص َح ْ ح َ ] (ع ص ) خطاشده در نبشته . (ناظم الاطباء). کلمه که خطا نوشته شده است . || کلمه ای که خطا خوانده شده . لفظی که به تغییر نقطه لفظ دیگر خوانده شود، چون عید و عبد، و توشه و بوسه ، و جز آن . (ناظم الاطباء) (آنندراج ). کلمه ای را نا...
-
مصحف
لغتنامه دهخدا
مصحف . [ م ُ ص َح ْ ح ِ ] (ع ص ) از جای گرداننده ٔ سخن . بگرداننده به نقطه . تصحیف کننده . آنکه تصحیف کند کلمه ای را یعنی نقطه ٔ حرف یا حروفی از آن را تغییر دهد. (از یادداشت مؤلف ). || آنکه کلمه ای را غلط تلفظ کند. (از یادداشت مؤلف ). || آنکه کلمه ...
-
مصحف
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: مصاحف] moshaf ۱. نامهها و اوراقی که آنها را در یک جلد جمع کردهباشند؛ کتاب.۲. قرآن مجید.
-
مصحف
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] (ادبی) mosahhaf = تصحیف
-
مصحف
واژهنامه آزاد
قرآن.
-
مصحف
واژهنامه آزاد
کتاب آسمانی، کتاب
-
واژههای مشابه
-
حدیث مصحف
لغتنامه دهخدا
حدیث مصحف . [ ح َ ث ِ م ُ ص َح ْ ح َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) یکی از سیزده قسم حدیث های صحیح و حسن . (کشاف اصطلاحات الفنون از خلاصة الخلاصة).
-
جامه ٔ مصحف پوشیدن
لغتنامه دهخدا
جامه ٔ مصحف پوشیدن . [ م َ / م ِ ی ِ م ُ ح َ دَ ] (مص مرکب ) خود را بنظر مردم بتکلف صالح نمودن چه هر که از ذمائم برآمده و در محاسن اخلاق قدم میگذارد گویند اگر جامه ٔ مصحف بپوشد باورم نیست . و بعضی بمعنی قسم مصحف خوردن نوشته اند و این خطا است بلکه بدی...
-
جامه از مصحف پوشیدن
لغتنامه دهخدا
جامه از مصحف پوشیدن . [ م َ / م ِ اَ م ُ ح َ دَ ] (مص مرکب ) خود را بتکلف بنظر مردم صالح نمودن و بعضی بمعنی قسم خوردن نوشته اند، این خطاست بلکه بدین معنی مصحف خوردن است . (بهار عجم ) (از ارمغان آصفی ) : دور خط هم کس وفا باور از آن دلبر نکردجامه از مص...