کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مصانعه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مصانعه
لغتنامه دهخدا
مصانعه . [ م ُ ن َ / ن ِ ع َ / ع ِ ] (از ع ، اِمص ) رشوه دهی . ج ، مصانعات . (یادداشت مؤلف ). || مدارا. مدارات . (یادداشت مؤلف ). || مداهنه . (یادداشت مؤلف ). || مرافعت . (یادداشت مؤلف ). رجوع به مصانعة و مصانعت شود.
-
واژههای مشابه
-
مصانعة
لغتنامه دهخدا
مصانعة. [م ُ ن َ ع َ ] (ع مص ) آسان فراگرفتن کار. (منتهی الارب )(آنندراج ) (ناظم الاطباء). || نرمی کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (یادداشت مؤلف ) (ناظم الاطباء). مدارا نمودن . (ناظم الاطباء). مدارا کردن . (تاج المصادر بیهقی ). با کسی مدارا کردن . ...
-
جستوجو در متن
-
مصانعات
لغتنامه دهخدا
مصانعات . [ م ُ ن َ ] (ع اِ)ج ِ مصانعة. (یادداشت مؤلف ). رجوع به مصانعة شود.
-
خوشرفتاری
لغتنامه دهخدا
خوشرفتاری . [ خوَش ْ / خُش ْ رَ ] (حامص مرکب ) مداجات . ملاینة. مصانعه . مداراة. حسن سلوک . (یادداشت مؤلف ).
-
مصانعت
لغتنامه دهخدا
مصانعت . [ م ُ ن َ / ن ِ ع َ ] (از ع ، مص ) مصانعة. نیک فراگرفتن . رجوع به مصانعة شود. || (اِمص ) ممالثة. (منتهی الارب ). مداهنه . ملاعبه . خوش رفتاری . نرمی . ملایمت و ملاطفت . (یادداشت مؤلف ) : با من به تلطف درآمدند و طریق مخادعت و مصانعت پیش گرفت...
-
مسانات
لغتنامه دهخدا
مسانات . [ م ُ ] (ع اِمص ) مساناة. نرمی . خوش رفتاری . مصانعه . ملاینه . مدارات . مداجات . حسن سلوک . (یادداشت مرحوم دهخدا). و رجوع به مساناة شود.
-
مراشاة
لغتنامه دهخدا
مراشاة. [ م ُ ] (ع مص ) رشوه دادن کسی را. (منتهی الارب ). مصانعة. (اقرب الموارد) (متن اللغة). ملاینه . (متن اللغة). || یاری بخشیدن و هم پشت گردیدن . (منتهی الارب ). مظاهره . (اقرب الموارد) (متن اللغة). محاباة. (متن اللغة).
-
مداجات
لغتنامه دهخدا
مداجات .[ م ُ ] (ع اِمص ) مداوات ملاینه . مصانعه . دشمنی پنهان . (یادداشت مؤلف ). مداجاة : شرعة ولا و شرب هواء ایشان از تغییر زمان و تکدیر حدثان و نوازغ مداجات و شوائب ممارات مبرا ماند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 197). میان حضرت فارس و ایگ به حکم تلاصق ...
-
مداهنة
لغتنامه دهخدا
مداهنة. [ م ُ هََ ن َ ] (ع مص ) ظاهر کردن خلاف باطن . (از منتهی الارب ) (ازمتن اللغة). خیانت نمودن . مصانعت کردن . بربافتن . پوشیدن کاری را. (از منتهی الارب ). مصانعه و پوشیدن ما فی الضمیر و به خلاف آن اظهار کردن . (از اقرب الموارد). || نرمی کردن . (...
-
رشوت دادن
لغتنامه دهخدا
رشوت دادن . [ رِش ْ / رُش ْ وَ دَ ] (مص مرکب ) ادلاء. (ترجمان القرآن ). اسلال . (تاج المصادر بیهقی ). پاره دادن . رشوه دادن . دادن مال یا پولی برای انجام گرفتن تقاضای نامشروع . بَرْطَله . رشاء. (یادداشت مؤلف ). دهن کسی بستن . دهن کسی شیرین کردن . قف...