کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مصارف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مصارف
/masāref/
معنی
= مصرف
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
صرفها، مصرفها، کاربردها
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مصارف
واژگان مترادف و متضاد
صرفها، مصرفها، کاربردها
-
مصارف
فرهنگ فارسی معین
(مَ رِ) [ ع . ] (اِ.) جِ مصرف .
-
مصارف
لغتنامه دهخدا
مصارف . [ م َ رِ ] (ع اِ) ج ِ مصرف . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). محل صرف کردن . (آنندراج ) (غیاث ) : بعضی بر عامه ٔ سادات مقیم و مسافر و کافه ٔ متصوفه وارد و صادر وقف کردو ریع و ارتفاع آن چون سایر موقوفات و مسبلات ممالک به مصارف استحقاق و محال است...
-
مصارف
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ مصرف] masāref = مصرف
-
جستوجو در متن
-
dispenditure
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مصارف
-
water demand, water requirement
نیاز آبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] مقدار آب مورد نیاز برای مصارف مختلف
-
stipend
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مصارف، دستمزد، حقوق، مواجب
-
bespatter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مصارف، سرتاپاکثیف کردن، باطراف پاشیدن
-
refined oil, burning oil
نفت پالیده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی شیمی] نفت خام پالایششده که برای مصارف خانگی و صنعتی از آن استفاده میشود
-
herb tea
دَمنوش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی دَمکردنی گیاهی که غالباًً برای مصارف دارویی استفاده میشود
-
چرت و پرت کردن
لغتنامه دهخدا
چرت و پرت کردن . [ چ ِ ت ُ پ ِ / چ َ ت ُ پ َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) به مصارف غیرضروری تلف کردن مالی را. مبلغ بسیاری را در مصارف اندک و بیهوده صرف کردن . پولی را به مصرف بیهوده رساندن . مالی را در مصارف غیرضروری خرج کردن .
-
carcass 1
لاشه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] جسد حیوان بهویژه چهارپا یا پرندهای که برای مصارف غذایی و استحصال گوشت کشتار میشود
-
wastewater, sewage
فاضلاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] آب و مایعات حاصل از مصارف خانگی یا تجاری یا صنعتی که حاوی مواد آلاینده باشد
-
aggregate test
آزمایش مصالح دانهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] آزمایش خاصی که برای تعیین مناسب بودن مصالح دانهای برای مصارف خاص انجام میشود