کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مصادره پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مصادره
/mosādere/
معنی
۱. مال کسی را بهزور ضبط کردن.
۲. جریمه و تاوان گرفتن.
۳. بازگیری؛ بازخواست.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
ضبط اموال، مطالبه، تاوانگیری، اخذ، بازگیری
برابر فارسی
تاوا نگیر
فعل
بن گذشته: مصادره کرد
بن حال: مصادره کن
دیکشنری
expropriation, seizure
-
جستوجوی دقیق
-
مصادره
واژگان مترادف و متضاد
ضبط اموال، مطالبه، تاوانگیری، اخذ، بازگیری
-
مصادره
فرهنگ واژههای سره
تاوا نگیر
-
مصادره
فرهنگ فارسی معین
(مُ دِ رِ) [ ع . مصادرة ] (مص م .) 1 - مال کسی را به زور ضبط کردن . 2 - جریمه کردن ، تاوان گرفتن .
-
مصادره
لغتنامه دهخدا
مصادره . [ م ُ دَ / دِرَ / رِ ] (از ع ، اِمص ) مصادرت . مصادرة. تاوان . (ناظم الاطباء). تاوان گیری . مطالبه ٔ مال به زور یا به سبب ارتکاب گناه . (یادداشت مؤلف ). اخذ جریمه . جریمه گیری . ضبط کردن اموال و دارایی کسی به سبب جرمی که مرتکب شده یا دزدی و...
-
مصادره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: مصادَرَة] mosādere ۱. مال کسی را بهزور ضبط کردن.۲. جریمه و تاوان گرفتن.۳. بازگیری؛ بازخواست.
-
واژههای مشابه
-
مصادرة
لغتنامه دهخدا
مصادرة. [ م ُ دَ رَ ] (ع مص ) مطالبه . (منتهی الارب ). مطالبه کردن چیزی را از کسی . (ناظم الاطباء). مطالبه کردن . (از اقرب الموارد). تاوان فرمودن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). تاوان فرمودن کسی را بر مال . (ناظم الاطباء). باژگیری . (مهذب الاسماء). تاوا...
-
مصادره کردن
واژگان مترادف و متضاد
ضبط کردن، گرفتن (دارایی و اموال)، تاوانگرفتن، مطالبه کردن، جریمه گرفتن
-
مصادره کردن
دیکشنری فارسی به عربی
صادر , ضروري
-
مصادره کرد
دیکشنری فارسی به عربی
اِحْتَجَزَ
-
captured archives
آرشیو مصادرهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم کتابداری و اطلاعرسانی] ← آرشیو انتقالی
-
مصادره دارایی ها
دیکشنری فارسی به عربی
حجز الأموال
-
غارت و مصادره
فرهنگ گنجواژه
گرفتن اموال.
-
جستوجو در متن
-
confiscations
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مصادره، ضبط، غصب، مصادره یا ضبط