کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مشی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
خط مشى
دیکشنری فارسی به عربی
استراتيجية
-
اَشی مَشی
لهجه و گویش تهرانی
بشین و نشین
-
اشی مشی
واژهنامه آزاد
ریزه میزه، کوچک.
-
knowledge-based platform
مشی دانشمحور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] رویکردی در گردشگری در دهۀ 90 میلادی که در آن کوشش میشد مشیهای قبلی را ازطریق تأکید بر استفادۀ درست از فنون علمی در شناخت گردشگری ارتقا دهند
-
account policy
خطمشی حساب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] مجموعهمقرراتی که مشخص میکند کاربر جدید اجازۀ دسترسی به سامانه دارد یا کاربران موجود از اختیارات ویژه برای دسترسی به دیگر منابع سامانه برخوردار شدهاند یا خیر
-
certification policy, CP 3
خطمشی گواهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی] سیاست حاکم بر همۀ مراحل مربوط به تولید و توزیع و حسابرسی و ابطال گواهیهای رقمی
-
خط و مشی
فرهنگ گنجواژه
خط مشی.
-
cryptographic module security policy
خطمشی امنیتی پودمان رمزنگاشتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی] خطمشی دقیق قواعد امنیتی که یک واحد رمزنگاشتی تحت آن عمل میکند
-
جستوجو در متن
-
پیاده رفتن
دیکشنری فارسی به عربی
مشي
-
گردش پیاده
دیکشنری فارسی به عربی
مشي
-
linchbolt
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خط مشی
-
gridlock
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خط مشی
-
procline
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خط مشی
-
walkings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیاده روی، مشی
-
scription
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خط مشی