کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مشیخت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مشیخت
/mašixat, mašyaxat/
معنی
پیران صاحب کتاب که از آنها احادیثی نقل شده.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مشیخت
فرهنگ فارسی معین
(مَ خَ) [ ع . مشیخة ] (مص ل .) 1 - پیر شدن . 2 - شیخ گردیدن .
-
مشیخت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: مشیخة، جمعِ شیخ] mašixat, mašyaxat پیران صاحب کتاب که از آنها احادیثی نقل شده.
-
واژههای همآوا
-
مشیخة
لغتنامه دهخدا
مشیخة. [ م َش ْ ی َ خ َ / م َ خ َ ] (ع اِ) ج ِ شیخ . (منتهی الارب ) (بحر الجواهر) (اقرب الموارد) (محیطالمحیط). || در اصطلاح اهل حدیث و درایه «مشیخة» عده ای از شیوخ را گویند که احادیثی از آنها نقل شده باشد،یا فقیهی است که اسانید او مستند به روات باشد ...
-
جستوجو در متن
-
صدقی زاده
لغتنامه دهخدا
صدقی زاده . [ ص ِ دَ ] (اِخ ) احمد رشید افندی . یکی از علمای عثمانیست و در عهد سلطان محمودخان ثابتی بمسند مشیخت نایل گشته . وی پسر صدقی افندی قاضی اردو بود و در 1171 هَ . ق . تولدیافت . علوم رسمی را در مدارس دینی طی کرد و بعد از قضاهای بلاد اربعه و م...
-
باشمقچی زاده
لغتنامه دهخدا
باشمقچی زاده . [ م َ دَ ] (اِخ ) سیدعلی افندی بن محمد قاضی اسکدار.دوبار بمقام شامخ مشیخت (شیخ الاسلامی ) منصوب گردید یکبار در تاریخ 1118 هَ . ق . و دیگر بار به سال 1122 هَ . ق . او در زمان سلطان احمد ثالث میزیست و در تاریخ 1124 هَ . ق . درگذشت . رجوع...
-
اسماعیل افندی
لغتنامه دهخدا
اسماعیل افندی . [ اِ اَ ف َ] (اِخ ) مکنی به ابواسحاق بن ابراهیم افندی علائیه ٔ (قاضی عسکر روم ایلی ). یکی از علما و دانشمندان عثمانی . وی در دوره ٔ سلطان احمدخان ثالث مسند مشیخت اسلامی داشت . مولد وی سال 1055 هَ . ق . است . تحصیلات خود را نزد قاضی عس...
-
صنعاﷲ افندی
لغتنامه دهخدا
صنعاﷲ افندی . [ ص ُ عُل ْ لاه اَ ف َ ] (اِخ ) وی فرزند جعفر افندی صدر اعظم سلطان سلیمان قانونی است . به عهد سلطان محمدخان ثالث و سلطان احمدخان اول چهار بار به مشیخت اسلامی نائل شد. تولد او بسال 960 هَ . ق . بود. بسال 998 در بروسه ، سپس در ادرنه واستا...
-
صالح زاده
لغتنامه دهخدا
صالح زاده . [ ل ِ دَ ] (اِخ ) (امین افندی ) وی یکی از علمای بزرگ عصر سلطان حمیدخان اول است که به مشیخت اسلامی نایل شد. مولد وی به سال 1117 هَ . ق . در ادرنه است و پدر او صالح افندی طوپ قپوئی در زمان مصطفی خان ثانی ، بپایه ٔ آناطولی سمت امام سلطانی را...
-
صالح زاده
لغتنامه دهخدا
صالح زاده . [ ل ِ دَ ] (اِخ ) احمد اسعدافندی . وی یکی از علما و دانشمندانیست که در دوره ٔ سلطان مصطفی خان رابع و محمودخان ثانی دوبار به مسند مشیخت اسلامی نائل شد. پدر وی محمدصالح افندی در دوره ٔسلطان مصطفی خان ثالث سمت شیخ الاسلامی داشت و برادر بزرگ ...
-
ابه زاده
لغتنامه دهخدا
ابه زاده . [ ] (اِخ ) عبداﷲ افندی . او در سلطنت احمد ثالث سلطان عثمانی دوبار مسند مشیخت یافت . در 1096 هَ . ق . بحلب و در 1100 در مصر و در 1103 در ادرنه و در 1106 در مکه ٔ مکرمه بوده است و در سنه ٔ اخیر در ماه رجب او را به ادرنه خواندند و سمت قاضی عس...
-
اسعدافندی
لغتنامه دهخدا
اسعدافندی . [ اَع َ اَ ف َ ] (اِخ ) وصاف زاده محمدبن شیخ الاسلام عبداﷲ وصاف افندی . یکی از علمای مشهور عثمانی . وی در زمان سلطان عبدالحمیدخان اول سمت مشیخت اسلام داشت . مولد اسعدافندی سال 1119 هَ .ق . است و در سنه ٔ 1134 سمت مدرسی و در سال 1164 سمت م...
-
صنعی زاده
لغتنامه دهخدا
صنعی زاده . [ ص ُ دَ ] (اِخ ) محمد امین افندی فرزند قره صنعاﷲ افندی . وی از علمای عظام عثمانی است . در زمان سلطان محمدخان رابع به مشیخت اسلامی نایل شد و بسال 1056 هَ . ق . در ادرنه قضاوت یافت ، سپس در حلب ، مصر و استانبول قضاوت کرد؛ آنگاه در روم ایلی...
-
ابن رفاعی
لغتنامه دهخدا
ابن رفاعی . [ اِ ن ُ رِ ] (اِخ ) ابوالعباس احمدبن علی بن احمد. وفات 578 هَ .ق . یکی از صالحین . او در بطایح میان واسط و بصره میزیست . گروهی عظیم از فقراءبدو گرویده اند که آنان را رفاعیه و نیز بطائحیه نامند. پیروان او را امور عجیبیه است از قبیل خوردن ...