کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مشکانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مشکانی
لغتنامه دهخدا
مشکانی . [ م ُ ] (ص نسبی ) نسبت است مر مشکان را و آن ناحیه ای است از اعمال روزراور، از نواحی همدان . و از آنجاست احمدبن اسدبن مشکان زوزنی مشکانی بقیه و دیگران . (از لباب الانساب ).
-
واژههای مشابه
-
عضدی مشکانی
لغتنامه دهخدا
عضدی مشکانی . [ ع َ ض ُ ی ِ م ُ ] (اِخ ) در کتاب اسکندرنامه ، نظم کردن داستان عشقی «اهراوستودن » به وی نسبت داده شده است . (از یادداشت مؤلف ). و رجوع به سبک شناسی بهار ج 2 ص 129 و 130 شود.