کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مشوف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مشوف
لغتنامه دهخدا
مشوف . [ م َ ] (ع ص ) دینار مشوف ؛ دینار جلایافته . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). درهم مشوف ؛ درهمی روشن . (مهذب الاسماء). || جمل مشوف ؛ شتر قطران مالیده . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || گشن تیزشده ب...
-
جستوجو در متن
-
باب ابن محرز
لغتنامه دهخدا
باب ابن محرز. [ ب ُ ن ِ م ُ رِ ] (اِخ ) در شعر شبرمةبن الطفیل آمده است :لعمری لظبی عند باب ابن محرزاغن علیه الیارقان مشوف .(المعرب جوالیقی صص 357 - 358).
-
یارق
لغتنامه دهخدا
یارق . [ رَ ] (معرب ، اِ) یاره . (دهار). معرب یاره ، دستیانه . (از منتهی الارب ). یاره که دستیانه باشد یا دستیانه ٔ پهن . (آنندراج ). یارق فارسی معرب و اصل آن یاره است و آن سوار باشد عربان یارق را به کار برده اند، چنانکه شبرمةبن الطفیل گوید : لعمری ل...