کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مشناء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مشناء
لغتنامه دهخدا
مشناء. [ م َ ن َءْ ] (ع ص ) مرد زشت رو اگرچه دوست باشد. واحد و جمع و مذکر و مؤنث در آن یکسان است . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از محیطالمحیط). || آنکه مردم را دشمن دارد. (منتهی الارب ) (ازاقرب الموارد) (از محیطالمحیط)...
-
مشناء
لغتنامه دهخدا
مشناء. [ م ِ ] (ع ص ) زشت رو. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || آنکه مردم او را دشمن دارند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از محیطالمحیط).
-
جستوجو در متن
-
مشناءة
لغتنامه دهخدا
مشناءة. [ م َن َ ءَ ] (ع مص ) مَشْنَاء. مَشنوءة. دشمن داشتن کسی را و دشمنی کردن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
-
مشنی
لغتنامه دهخدا
مشنی . [ م َ نی ی ] (ع ص ) مرد دشمن داشته . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ). آنکه همه کس او رادشمن دارند. (مهذب الاسماء). و رجوع به مشناء شود.
-
شناءة
لغتنامه دهخدا
شناءة. [ ش َ ءَ ] (ع مص ) شَن ْء. شِن ْء. شُن ْء. شَنآن . مَشْنَاء. مَشْنَاءة. (منتهی الارب ). رجوع به مصادر مذکور شود. || (اِمص ) دشمنی با ستیزگی و بدخویی . (از اقرب الموارد).